روز شمار نخودیهای من
بازم سلام به برگ گلم فاطمه ناز نازی ونخودی مامان محمد رضا اکنون تلاش کردم تا شمارو خواب کنم ووبیام براتون بنویسم فداتون که وقتی خوابید دلم می خواد بخورمتون فاطمه گلی شما تا یه آدم بیدار هست بیداری وماشالله یه ریس حرف می زنید هر شب ازم می خوای برات قصه وداستان تعریف کنم قصه ساختگی خرگوش کوچولو که خودم ساختم ولیلی وعروسکش که تو کتاب قصه ت هست واما داستان سرگذشت کوچکیهات که خدا خدا می کنم یادت بره ازم نخوای برات بگم موقعی که یک سال و3 ماه داشتی وبر اثر عفونت ریه تو بیمارستان تو شیراز بستری بودی وبعداز مرخص شدن رفتم نورآباد خونه دوست بابایی وچندروزی موندیم وشمابا د...
نویسنده :
مامان ناهید
19:01