محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره
فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره
پیوند زندگی مشترکمونپیوند زندگی مشترکمون، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

پرنسس وشاهزاده کوچولو مسافران پاییز وزمستان

اولین روز مدرسه وجشن عاطفه ها

سلام به دوستان ومامانای  گلم وسلام به دخترخوب وعزیزم دختر گلم رفتن شما به مدرسه همیشه برایم یک رویا بود وخیالبافیایم  مرا چنان به  اوج می رساند...خلاصه مرحله دوم مهد وپیش دانشگاهی را گذراندی تا اینه رویاهام دیگه بحقیقت رسید وشماراهی مدرسه شدید من بیشتراز خود شما ذوق داشتم  تمام وسایل مورد نیاز مدرسه رابرایت آماده کردم  مانتو وشلوار دوختم ومرتب اماده رفتن به مدرسه شدی .... وای روز اول مدرسه چه هیاهویی داشتیم برآی انتخاب مربی من هم که بسیار حساس بودم دست خودت وصلاحه یعنی دختر خاله ت ودوستت یسنا  حدیث احمدحسینی این چهارایبتون میگرفتم  وتو این کاس واونکلاس می بردم تااینکه تو این فرصت...
15 مهر 1395

سلاااام به دوستان گلم من اومدم .......

سلااام به دوستان گل ومهربونم خوبید خوشید بچه هایی ناز نازیتون خوبه انشاءالله زنده وسربلند وتندرست باشید بالاخره من امروز توانستم چند پست را همراه با عکس ارسال کنم تقریبآ اینها همه امتهانی بودن گفتم ببینم میتونم موفق به ارسال بشم بعد دیدم موفق شدم هی برگشتم به عقب وبهش مطلب وعکس اضافه کردم  از این که ابن مدت ازتون دور ماندم وهمچنین ازتون جا مان دم خیییلی برام ناراحت کننده بوداما حالا خوشحاام که موفق شدم پستهای جدید در پایین ...
14 شهريور 1395

یه تولد دیگر

   اینم از کیکهایی که خریدید وبا خان داداش که در هر زمینه باهم  همفکرید تصمیم گرفتید با ادامس واسمارتیز وگلهای پنبه ای تزیینش کنید بعد فکری به ذهنتون رسید که تولدی مجدد برای من وبابایی  بگیرید حالا تولد منو بابای چند ماه پیش بوده   خوب دیگه گذاشتید شب شد بابا که اومد دوتایی تو اتاق زیر تختخواب طبق معمول همیشه قایم شدید وبابایی بگرده دنبال شما وشما با چنان ذوقی بپرید وتولد چندماه پیششو بهش تبریک بگید  فدای دنیای زیباتون هم برم من مامانی خوب حالا یه نگاه به بشقاب که جه عرض کنم دیس کیکتون کنید بنظرتون یه کم برا کیکتون بزرگ نیست؟ ...
14 شهريور 1395

وقتی نباشید همه حا سوت وکوره

 سلامی پراز عشق به دوستان خوب ونازنینم و سلامی هم به فرشته های زندگیم بالاخره با تاخیری بسیار طولانی تونستم سرتو گوشی وآپلود عکسهادربیارم وپست جدید بذارم اخه سیستمم دیگه گذاشتم کنار با مشکلات پی درپی که براش پیش میومد ونمی تونستم یه پست درست وحسابی بذارم عکسهای گوشیم هم که رو سیستم سیو نمیشدن خداراشکر الان یه کم مشکل حل شده بااینکه تایپ کردن از طریق گوشی خیلی سخت ووقت گیره وکلی معطلی داره وهی مطالبا میپرن  وهی من دوباره باید مطلب را کپی پیس کنم وهی عکس دانلود کنم اما چون میدونم که دیگه میشه پست گذاشت خیییلی خوشحالم آفرین به خودم وصدالبته بی مدیریت نی نی وبلاگ ابجی فاطمه ساعت 9بردم مهد ک...
24 مرداد 1395

دخترگلم روزت مبارک

ولادت حضرت معصومه وروز دختر بود من وابجی فاطمه تصمیم گرفتیم کیک بپزیم ویه جشن کوچولو به این مناسبت برای ابجی خانم بگیریم بعداز ظهر کیک خیس ترکیه را درستیدیم اما اون روز شبش خونه عمو محمد مهمان بودیم دیگه این شد که کیک را ببریم وبا مهمانهای دیگه میل کنیم کیک دخترکم خیلی خیلی خوشمزه شد وابجی کلی با به به وچهچه همه  به مناسبت روزش ذوق زده شد ومثل بقیه جشنها ومناسبتهااون شب تو قلبش ثبت شد  دوستت دارم تمام زندگی من وبابا😘😘   ...
10 مرداد 1395

سلاااآآااام

سلام وصد سلام به همه دوستان مجازی عزیزم، امیدوارم خوب وخوش باشید وسال خوبی همراه با سلامتی وشادابی پشت سر گذاشته باشید الهام جون ومرضیه جون دوست خوبم با اسم مستعار ستاره خانم عزیز، سوده مهربون، مریم گلی، فاطمه جون وخیلی از دوستای خوب دیگه دوستتون دارم وسلام به بچه های گلم وبسیار شیطونم دوستان خیلی دلم تنگتون شده بود اما مدتی که نیومدم اینجا ،اصلآ حوصله اومدن دیگه نداشتم😞 ولی همیشه ودر هرزمان تو ذهنم نی نی وبلاگ با حس واون آرامش غیر قابل وصفش همراه با دوستای خوب مجازیم  وخاطرات شیربن بچه های گلم را مرور میکردم واز خودم ناراحت میشدم که چرا این فرصت طلایی وشیرین رااز خودم گرفتم اینکه ارامشی خاص که قابل قیاس با هیچ چیز نبود در ایام عید...
28 فروردين 1395

تولدت مبارک پسر خوشگلم

سلام خدمت دوستان گلم امیدوارم خوب باشید وسلامت حالتون خوبه بچه های گلتون خوبن خیلی زسیاد دوستتون دارم  وسلام به بچه های خوشگلم فاطمه گلی ومحمدرضای گل وبلبل پسر گلم اقا محمدم سومین سال تولدت را بهت تبریک میگم الهی که 200 ساله بشی مامان قربونت بره نمی دونی چقدر خوشحالم نمی دونی چقدر به خودم می بالم که پسرم سه ساله شده اقا شده برا خودش مردی شده حیف که روزهای کودکی وخوش با تو بودن را اروم آروم دارم از دست میدم وحس می کنم هیچ استفاده ای نکردم مامان روزها ولحظه ها نیست که به این موضوع فکر نکنه که اگه شما بزرگ بشین چقدر حسرت این روزها را می خورم که ای کاش چنین کرده بودوم وچ...
28 آبان 1394