محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره
فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره
پیوند زندگی مشترکمونپیوند زندگی مشترکمون، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

پرنسس وشاهزاده کوچولو مسافران پاییز وزمستان

چکاب یک سالگی محمدرضا وبیان احساساتم

1392/9/2 9:33
نویسنده : مامان ناهید
801 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازدونه من سلام گل سر سبدم عزیز دلم محمدرضا الان چندروزی هست که وارد سال

دوم زندگیت شدی وهمه خوشیها وناخوشیهای یک ساله رو پشت سر گذاشتی贝比0006

 

 

ومن،بابات وآبجی فاطمه رو با وجودت ودر کنارت خوشبخت وشاد نمودی ممنونم عزیزم که

 

 

این روزها شادی وخنده را مهمان کلبه دلمون نمودی وبیشتر از همیشه احساس

 

 

خوشبختی می کنیم


خوشبختم که این روزها بابا گفتنهات و دد کردنات ودست زدنات ،بوس کردنت که چقدر

 

 

عاشق این حرکات پاک و کودکانه ات هستم چقدر خوردنی و دیدنی میشی وقتی

 

 

انگشتهای کوچولوتو به هم می چسبونی وبه لبت نزدیک می کنی ومی بوسی واونو

به ما تقدیم می کنی چقدر ما با وجودت احساس غرور می کنیم

 

 

وقتی با اون دستهای پاک وکوچولوت باشنیدن حسین حسین ومداعیهای پخش شده

 

 

شروع به سینه زدن می کنی  وچقدر وصبح که از خواب پا میشی به هرکس که در

مقابلت هست با گفتن ها ها سلام می کنی وخودتو تو دلمون جا

 

 

می کنی وصد البته که چقدر خودتو لوس می کنی ومثل دختر کوچولوها ادا در میاری و

 

 

ناز می کنی قربون اونازکردنات ، فدای اون عشق ومهربونی کوچولوییت بشم که هرکی

 

 

دامنشو برای در آغوش گرفتنت باز کرد در هر شرایطی دستاتو باز می کنی به طرفشون

دراز می کنی ومی پری تو بغلشون وای که چقدر دوست داشتنی

 

 

میشی، چقدر عاشق آبجی فاطمه هستی که وقتی نیست تو همه گوشه کنارا دنبالش

 

 

می گردی وهاها می کنی وچقدر با خنده هاش ذوق می کنی واحساس شادی

تا عمق وجودت تو چهره معصومت نمایان میشه الهی همیشه با

 

 

هم باشید وپشت هم رو در هر شرایط خالی نکنید امید آن دارم که همیشه داداش

 

 

خوبی باشی وتک خواهرتو هرگز تنها نذاری ودر خوشیها ونا خوشیها کنارش باشی و

 

نذاری آب از تو دلش تکون بخوره نذاری نامردیهای روزگار بهش خدشه ای وارد کنن شما

 

 

دوتا گرانبهاترین سرمایه زندگی مشترک بابا ومامان هستید امیدوارم فقط وفقط شاهد

 

 

ترقی وخوشبختی شما باشیم امیدوارم هیچ وقت کمبودهای اقتصادی شمارو از هر

پیشرفتی منع نکند وهمچنان در تلاش برای رسیدن به درجات بالا باشید

فداتون بشم

 


یه چیز دیگه که من همیشه عاشق اون افرادیم که عاشق خدایند وبا دلشون

 

 

وافکار خالصانه شون در هرلحظه از خدا غافل نیستن عزیز دلم اگه خدارا داشته باشین

 

 

همه چیز دارین اگه فقط خدارا صدا بزنین تو کمترین زمان صداتونو می شنوه ومطمئن باشید

 

 

که اگر کمکی بخواین دریغ نمی کنه فقط خداست که دست بنده شو می گیره هیچ انتظار

 

 

 وچشم داشتی جزصالح بودن از بنده ش نداره هیچ وقت انتظار بنده خدا برای گرفتن

 

 

دستاتون نباشید اول خدا بعد بنده خدا که خود وسیله هست از طرف خدا امیدوارم از

 

 

گونه افرادی نباشید که نصیحت پدر ومادرتونو نادیده بگیرید، فداتون بشم موفق باشید

 

 



محمدرضا جونم چکاب یک سالگیتو نگفتم به خاطر اینکه چون تب داشتی ونشد تو تب

 

 

واکسن یک سالگیتو زد گذاشتم واکسنتو بزنی بعد همه رو یکجا بگم

 


روز شنبه یعنی 25 آبان 92 تولد یک سالگیت بود که چقدر اون روز خوشحال بودم ولی

 

 

ببخش مامان رو که نتونستم تو این ایام حتی یه کیک کوچولو درست کنم به گفتن دوست

 

 

خوبم آیسان جون ائمه که اینقدر سخت نمی گیرن ونمی خوان همش غم وغصه داشته

 

 

 

 

 

 

 

باشیم ولی به خدا مامان جان دلم راضی نشد انشالله بعد ماه محرم اگه خدابخواد یه

 

 

جشن براشما وفاطمه میگیریم


وحالا چکاب یک سالگی و پویش رشد

قد:74 سانت

دور سر46 سانت

وزن 10کیلو و700 گرم


این چکاب همون روز شنبه انجام شد واما واکسنت که گفتم به خاطر تبت با دکتر صحبت

 

 

کردم وگفت واکسنشو فعلآ نزنی و روز چهارشنبه من، بابا وفاطمه وشما همراه هم رفتیم

 

 

مرکز بهداشت وواکسنتو زدی عزیز دلم وقتی می خواستن واکسنتو بزنن من چشمامو

 

 

بستم ولی شما منو خجالت زده کردیدطبق معمول همیشه دریغ از یه ناله کوچولو گریه که

 

 

دیگه اصلا انگار ماشالله سوزنی به دستت نخورد ریلکس منو نگاه می کردی ونشون دادی

 

 

چقدر مرد بزرگی شدی خیلی به خودم خندیدم انشالله همیشه این چور مقاوم وشجاع

 

 

وبی ترس باشی

 

نوبتی هم که باشه نوبت  چکاب فاطمه ومن هست که فقط وزن گیری کردیم


فاطمه:15کیلو و400 گرم که به نظر من وزنش کمه خیال باطل


مامان :63 کیلو و200 گرم که هنوز  5 کیلو اضافه وزن دارمکلافه

 

 

واما همین الان که داشتم می نوشتم می دونی که اول صبح هست وشما خوابید در

 

 

حین نوشتن بودم که فاطمه گلی با صدای بلند تو خواب خندید ای فدای خنده هات بشم

 

 

که خواب دیدنات چقدر منو مسرور می کنه بعداز چند دقیقه بیدارشد صدام زد گفتم چی مامان

 

 

جون چی می خوای ؟گفت مامان من خواب دیدم ،رفتم پیشش تو بغل گرفتمش گفتم چه 

 

 

خوابی عزیزم شنیدم داشتی تو خواب می خندیدی، گفت خواب داداشی گفتم تعریف کن

 

 

گفت داداشی پشت سر من نشسته بود داشت مسخره وناقلا بازی درمیاورد منم

 

 

می خندیدم ایییییییییییییی جـــــــــــــــــــــــانم تمام نفسهام ولحظه های زندگیم

 

 

پیش مرگتون باد


دوستتون دارم

totalgifs.com woopies gif gif 023.gif

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (26)

هدیه خداوند
2 آذر 92 11:21
انشالله همیشه خوشحال و خوشبخت باشی کنار همسر و بچه های گلت و محمد رضای گلم هم 120 ساله
مامان ناهید
پاسخ
سلام خدیجه جون ممنون همچنین شما خوشبخت بشین خدیجه جون از هشدارت ممنون اون پیام رو میگم خوب تائید نمی کنم تا سوتی نداده باشیم
هدیه خداوند
3 آذر 92 8:16
منم وقتی دیدم گفتم ناهید قاطی کرده
مامان پریسا
3 آذر 92 17:49
اخی عزیزم ایشالله خوابت خیر باشه و همیشه لبتون خندون باشه.
مامان ناهید
پاسخ
سلام مامان پریسا جون ممنون عزیزم
آیسان مامان ماهان
4 آذر 92 10:19
سللللللللللللللللام مهررررررررررررررررررررربون ناهیییییییییییییییید خودمفدای مهربونیت و دل پاکت بشم
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیز دلم خوبید خدا نکنه عزیزم شما مهربونید که اینقدر به ما لطف دارید
آیسان مامان ماهان
4 آذر 92 10:20
مرسی خانومی که دیروز هواست به تولد ماهان بود،قربون دستت بشم که برام لینک عکسها رو ارسال کردی،خدایی یکی یه دونه ایتو رو نداشتم چیکار میکردم من؟؟؟؟؟؟
مامان ناهید
پاسخ
واییییییییییییی آبجی جون اینها همه وظیفه دوستی هست اگه هواسم به دوستای خوبم مثل شما نباشه دوست نیستم که ولی به خدا من کارزیادی نکردم شما از محبت خودتون هست که اینجورفکر می کنیداین که چیزی نبود فداتون بشم که کمترین چیز ممکن پیشتون اینقدر ارزشمندهست
آیسان مامان ماهان
4 آذر 92 10:21
چکاب گل پسری به سلامتی و خوشی،چه مامان محشری که از چکاب ناز دونشم براش نوشتهمحمد رضا جونم مامانت فوق العادست گلللللللللللللللللم هواست بهش باشه هاااااااااااااااااا
مامان ناهید
پاسخ
ممنون خانمی ایسان جون به خاطر این همه انرژیهای مثبتی که شما به من می دید من هر روز پرانرژی تر میشم ممنون گلم شما خودتون خیلی محشرید
آیسان مامان ماهان
4 آذر 92 10:22
الهی فای دل مهربونت با اون نصیحتهای دلنشین مادریت
مامان ناهید
پاسخ
خدا نکنه عزیزم
آیسان مامان ماهان
4 آذر 92 10:22
چه آبجی داداش گلی که پشت همند و هوای همو دارررررررررررررررررررن
مامان ناهید
پاسخ
شما هم گلید خاله جون دوست داریم
آیسان مامان ماهان
4 آذر 92 10:23
عزززززززززیز دلم با اجازت نظراتتو تو پست جدیدم کپی کردم فدات شم
مامان ناهید
پاسخ
شما صاحب اجازه اید ابجی گــــــــــــــــــــــــــلم فداتون بشم
آیسان مامان ماهان
4 آذر 92 10:24
چه عکسهای خوشگلی از دو تا دلبر گذاشتی،دستت طلا خانومی
مامان ناهید
پاسخ
ای جان عزیــــــــــــــــــــــــــــزم آیسان جون
آیسان مامان ماهان
4 آذر 92 10:29
ای من فداااااااااااای فاطمه جونم با اون دل مهربون و بوسهای آبدار برا داداشیییییییییییییییییی
مامان ناهید
پاسخ
خاله خدا نکنه ما هم به اندازه یه باغ پراز گل بـــــــــــــــــــــــــوس برای شما وماهانی ناز
آیسان مامان ماهان
4 آذر 92 10:31
ماشالله تو به این مهربونی و با حوصله گی و اون دوتا جوجه طلای خوشگل بایدم خوشبخترین مادر باشی عزیز دلم..شادیات پاینده و تا ابد جاودان
مامان ناهید
پاسخ
کاش این طور که شما میگید باشه ممنونم گلم
آیسان مامان ماهان
4 آذر 92 10:32
مرررررررررررررررسی خاله ناهید مهربووووووووووون خود خود خوددددددددم..من و مامانم همیشه دوست دارییییییییییییییییییییم.
مامان ناهید
پاسخ
مـــــــــــــــــــــــرسی ماهان ومامان خوب ومهـــــــــــــــــــــــــــربون خــــــــــــــــــــــــود خــــــــــــــــــودم خـــــــــــــــــــودم
مامان یاسمن و محمد پارسا
4 آذر 92 10:43
مامان ناهید
پاسخ
دوستون داریم
الهام
4 آذر 92 13:12
اشالله 100ساله شی توت فرنگی خاله به ما هم سریزن راستی تولدت مبارک به ما هم سربزن نظر یادت نره
مامان ناهید
پاسخ
ممنون خاله جون چشم در اولین فرصت میایم پیشتون
مامان امیرعلی
5 آذر 92 18:17
ایشالله همیشه شادوسالم باشیدچقدرفاطمه جون ومحمدرضاتوی عکس آخری بهم شبیهن
مامان ناهید
پاسخ
ممنون گلمراست میگید نظر لطفتونه عزیزم
آیسان مامان ماهان
6 آذر 92 9:03
آره ناهیدجونم چه فک و فامیل بی سخاوتیم داریم بخدا،دیگه یواش یواش باورم میشه بچه سرراهییییم
مامان ناهید
پاسخ
نه اینکه ما از این فک وفامیلا نداریم
آیسان مامان ماهان
6 آذر 92 9:13
ناهیدی جونم نترس نشستم جلو تلویزیون هر کی هر حرکت بجا و بیجایی میکنه،من به توان ده اون کارو باید انجام بدم..کمتر از کزت و جومونگ اجنبی که نیستم،،هسسسسسستم؟؟؟
مامان ناهید
پاسخ
وایییییییییییییییی خیلی خطرناکی نزدیک نیایااااااااااااااانه والــــــــــــــــــــــــلا نیستی بر منکرش لعنت ولی تورو خدا به ما رحم کنید
آیسان مامان ماهان
6 آذر 92 9:18
اوووووووووووووووووووخی خداااااااااااااااای من،،بگردم برا این همه نااااااااازتونرو تخم جفت چشای بابا غوریمون..شما امر کن ما هستیم خدمت با سعادتتون..سوئیت و اینا چیه ما میریم بیرون شما قدم به کلبمون میزارین خوووووووووووب عزززززیز دلم
مامان ناهید
پاسخ
ای بابا دارم عرق می کنم چشمتون سلامت بیرون چیه بیاین تو کلبه قلبمون تا گرم گرمش کنید
هدیه خداوند
7 آذر 92 20:38
ناهید جون خبر زلزله را شنیدم خوبید انشالله؟
هدیه خداوند
7 آذر 92 22:43
عزیم در اولین فرصت خبر سلامتیت را بهم خبر بده
مامان الهام
8 آذر 92 15:13
سلام عزیزم خبر زلزله رو شنیدم نگرانت شدم گفتم یه سراغی ازتون بگیرم انشالله که سر و سالم باشین
مامان الهام
8 آذر 92 15:15
عزیزم برات خیلی ناراحتم شب تا صبح فکر کردم گفتم خدایا خدایا آسیب ندیده باشید داداشم که بیشتر از همه نگرانت بود
مامان پارسا
9 آذر 92 10:22
عزيزم خبر زلزله شما رو شنيدم اميدوارم خوب باشين ما هنوز بيرون از خونه توي چادريم خيلي سخته خيلياز خدا ميخوام هيچوقت هيچوقت هيچكس رو گرفتار اين بلاي طبيعي كه چهار ستون بدن رو ميلرزونه و آرامش رو از آدم ميگيره نكنه الهي آمين
مامان ناهید
پاسخ
وای عزیزم فداتون بشم شما هنوز درگیرید میگن این زلزله از کشمیر شروع شده روی خط مستقیم هست تا که به مارسیده دیگه نگران نباش انشالله طرف شما دیگه خبرایی نیست سختی رو پشت سر گذاشتید از دعای خیرتون ممنون
مامان پارسا
9 آذر 92 10:25
عزيزم مواظب خودت و بچه هات باش خيلي سخته من با يك بچه موندم چكار كنم چه برسه به دوتا اونم با هواي باراني و خيلي سرد الان
مامان ناهید
پاسخ
ممنون گلم راست میگی به خدا سخته اگه اون روز خواهرم پیشم نبود نمی تونستم از پس دو بچه بر بیام خدا اون لحظه آبجیمو بهم رسوند انشالله شما هم دیگه این بلای آسمانی نصیبتون نشه
مامان یاسمن و محمد پارسا
16 آذر 92 9:20
خصوصی مامان
مامان ناهید
پاسخ
اطاعت امر به روی چشم الان میرم