می خواهم با شما باشم...............
روزها ولحظه ها می گذرد وخوشحالیم که روزمان به خوبی سپری شده وکودکمان داره کم کم بزرگ وبزرگتر میشه و هی باگذر زمان ما هم نقشه ها وبرنامه هایی در ذهنمان می پرورانیم که وقتی بزرگ شدن اول مهد بعد مدرسه ،دانشگاه ازدواج وبچه دارشدنشون ولی غافل از اینکه این عمر ماست که داره کم کم تموم میشه وتازمان نودارشدنمون مثل الان سروحال وجوان نیستیم ونمی تونیم ................. اونوقته که افسوس می خوریم کی ای وای چه آرزوهایی و ای کاش نیروی جوانی هم همیشه در ما استوار می ماند همین حس تلنگری برای من که در زود بزرگ بودن شما گلهای زندگیم عجله نکنم تا نهایت خوشی وازبودن در کنار هم دردوران کودکیتان لذت ببریم...
نویسنده :
مامان ناهید
3:26