من اومدددددددددددددددددددددم
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام من اومدم
بلاخره مشکل سیستمم حل شد ویه سیستم گرفتم وانشالله اگه مشکلی
پیش نیاد از این به بعد بیام وخاطرات شما گلهای زندگیمو اینجا ثبت می کنم
از دوستان هم عذر می خوام که زحمت کشیدن کلی نظر گذاشته بودن ومن
نتونستم به خاطر مشکلم بیام پیششون از این به بعد از خجالتتون درمیام
امروز24دی ماه 1391 است وحال جوجوهای منم خوبه بابااحمد صبح
ساعت 9رفت سر کار وآخر هفته باز میاد ومحمد رضا هم بهش دارو دادم چون
مرتبآ به قول خودمون سر دل داره وبالا میاره بهش دارو محلی میدم درواقع یه
نوع طب سنتی هست ارومش می کنه بعد گرفت خوابید فردا هم دو ماهگیش
تموم میشه ای جانم
فاطمه هم خواب که بلند شد حلیم نذری خورد عاشقتم که مثل مامانت عاشق
حلیمی
راستی مادر جون مامانی ودایی روح الله دوروز پیش رفتن سفر کربلا به سلامتی
خوش به حالشون وروز جمعه بر می گردن
راستی کامپیوتر هنوز خالیه باید عکسهارو جمع جور کنم چون کلی عکس دارم
که باید واردش کنم پس عکسها برای بعد