محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره
فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره
پیوند زندگی مشترکمونپیوند زندگی مشترکمون، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

پرنسس وشاهزاده کوچولو مسافران پاییز وزمستان

پست تولد فاطمه وبیست وششمین ماهگرد محمد رضا........مبارک

1393/10/25 15:54
نویسنده : مامان ناهید
1,493 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستان خوبم امیدوارم خوب وخوش باشیدمحبت

وسلام به بچه های خوشگلممحبت

این پست دو مناسبت داره یکش اینکه 4 دی همین ماه تولد فاطمه من  بود

ولی چون عروسی عمه سلیمه م تو همون روز بود مامانم دیگه نتونست برام تولد بگیره

ولی مربی مهدمون بهمون قول داده بود که حتمآ برامون تولد بگیره تا اینکه23 یعنی سه شنیه

همین هفته تولد گرفته شد وگویا مامانها از مدیر مهد خواسته بودن برا بچه ها یکجا تولد

بگیرن تا همه بچه ها با هم خوشحال باشن واین شد که با کمک مربیان یه تولد برا ما گرفته

شد ومامانهاهم شرکت کردن  

دوم اینکه امروز بیست ششمین ماهگرد داداشی بود

ماهگرد 26 ماهگیت مبارک داداش جونممحبتبوسجشن

بفرمایید ادامه مطلب
 

این عکس همون روز هست که آماده شدم برا رفتن به مهد وبه مامانم گفتم

لباس عروسمو تنم کن وشدم عروسک

این هم سفره وتاجهایی که خاله فاطمه وخانم مدیر درست کردن دستشون درد نکنه

 

 

وقسمت خوشمزه ش کیک که متاسفانه من لب نزدم چون به قول مامانم الکی بغض

کردم چون می خواستم همه ش پیش مامانم باشم مامانم هم که می گفت برو تو

جمع بچه ها شاد باش ولی گوش من بدهکار این حرفها نبود وشادی را از خودم

گرفتم وقتی متوجه اشتباهم شدم که دیگه دیر شده بودغمگین

 

اینم خود خودم

مراسم هم مذهبی برگزار شد با شعر خواندن بچه ها وکف زدن مامانها وخودمان

از سمت راست صالحه دختر خالم  وخودم ودوستم فاطمه دهقان یکی از دوقلوها

 

از اینجا دیگه بغض وگوشه گیریم شروع شد تا حدی که مامانم هم از رفتارم ناراحت شد

از سمت راست امیر حسین، ریحانه، فاطمه(خودم) ،مبینا،نرجس دایی،ستایش،فاطمه افچنگی ،حدیث

پذیرایی هم نقل وشیرینی وبسکویت ومیوه بود وداداشی هم که داره کیک می خوره

اینها هم کادو تولدمون که خاله های مهد عکسمونو رو شاسی زده بودن برا یادگاری

بهمون تقدیم کردن

این کادوی من

ولی یه کار خرابی دیگه مردم اینکه نا خواسته چب تو دستم بود زدم روصورتم کشیدم

عکس قسمتیش کنده شد چقدر باز مامان بیچاره مو ناراحت کردم حالا مامانم داشت

فکر می کرد که کاش دوباره چاپ بشه بزنه جاش

 

 

این بلوز شلوارم دیروز برات دوختم مبارکت باشه

 

 

واینم من وداداشی که دوست داریم پیش هم بخوابیم ولی شیطنت بازیهامون نتیجه ش

این میشه که دارین می بینین داداشی داره گریه وشکایت میمنه ومنو رو صورتمو پوشوندم

که کسی منو نبینهخندونک

 

 

مامان:

دختر گلم فاطمه جان تولدتو مجددآ تبریک میگم انشالله که 200 سال عمر داشته باشی

وهمچنان شاهد ترقیت در درجات بالا باشم

وپسر قند عسلم  26ماهگیت یا دوسال و2ماهگیت مبارک وشما هم مثل خواهرت عمری

طولانی و وتنی سالم وشاد داشته باشید وموفق وپیروز

انشالله همیشه در کنا هم باشید و روی لبهای خوشگلتون گل خنده باشه

دوستان این پست را در عرض نیم ساعت تکمیل کردم چون هم نتم داره قطع میشه وهم

یه عالمه کار دارم که سریع باید برم انجام بدم

از تون عذر می خوام اگه احیانآ چند روزی نیومدم دلیلش اینه اماسعی می کنم در اولین

فرصت برم ونت رو شارژ کنم گرچه الان شارژ داره ومن نتونستم ازش استفاده چندانی

کنم ولی تاریخ اتمام نتم امروزه باید دوباره تمدید کنمئ به خدامی سپارمتون

: فاطمه تا این لحظه ، 5 سال و 21 روز سن دارد :

محمدرضا تا این لحظه ، 2 سال و 2 ماه و2روز سن دارد :.

پسندها (5)

نظرات (17)

الهام مامان علیرضا
25 دی 93 17:19
ای وای من! ببخشید فاطمه جون من حواسم به تاربخ تولدت نبوده خیلی زیبا از زبانِ خودت بیان کردی عزیزم تولد داداشت هم مبارک نازنین خیلی هم عالی بود جشن تولد مهد و دست خاله فاطمه و مربی درد نکنه سلام من و حتما به خاله فاطمه برسون عزیزم صالحه جون چه لباس قشنگی پوشیده راستی هنر خیاطیت و عشقه ناهید جان. خسته نباشی عزیزم ایشالا که تا همیشه سایه ات روی سر بچه ها باشه و خدا بچه ها رو برات حفظ کنه
مامان ناهید
پاسخ
سلام الهام جون خوبید ممنون گلم شما همیشه لطف داشتید ممنون عزیزم بله الهام جون چون همه بچه ها با هم بودن خیلی خوب بود ممنون خاله فاطمه هم دسا بوس شماست سلام می رسونه صالحه اره عشقش این لباسه این لباس ترکی هست چشمتون هم قشنگه خاله جون ممنون عزیزم زود شما هم شروع کنید همچنان منتظر هنر خیاطیتون هستیم ممنون گلم انشالله خدا علیرضارا هم برا شما نگه داره
آجی فاطمه
25 دی 93 17:45
سلام ناهید جون تولد فاطمه جون مجدد مبارک دست مربیای مهد درد نکنه خیلی زحمت کشیدن ولی من نفهمیدم چرا فاطمه گریه میکنه؟ در مورد رای دادن به فرناز بهتون اسمس دادم وتوی وبلاگم پایم گذاشتم اما توی وبلاگا نرفتم پیام بذارم که رای بدن اسمسم برات نیومد؟
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم ممنون متآسفانه اون سیمکارتم که شمارشو داری مدتیه خاموشه ویه سیم کارت دیگه م فعاله به این خاطر استون نرسیده
مامان کیانا و صدرا
25 دی 93 18:36
سلام ناهیدی جون.دوباره میگم تولدت مبارک فاطمه جونخیلی دلم برات تنگ میشه که باز بی نت میشی و سرتم شلوغهبه هر حال امیدوارم حال همه تون خوب و خوش باشهدوستت دارم و خدانگهدار
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم خوبید منم دلم براتون تنگ میشه الان خونه مامانم هستم آبجی نتش وصل شده کلی خوشحال شدم سریع اومدم وکامنتتون کلی خوشحالم کرد ممنون انشالله که زود میام
مامان مبینا
25 دی 93 21:53
ناهید جون سلام به به چهمراسم ساده زیبایی. دست خاله فاطمه ومربی مهد درد نکنه که با این کار کلی بچها رو خوشحال کردن. اخه فاطمه جون چرا ناراحت بودی خاله؟توی عکساتم کاملا پیداست. بازم تولد فاطمه و26ماهگیت محمدرضا جونی مباااااااااارک مهربونم زودی بیا دلم واستون حسابی تنگ میشهاااااااااا بوووووووووووس
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم خوبید ممنون گلم والا چه عرض کنم هروقت من باشم اونم تو جمع معمولآ فقط به من می چسبه بازم ممنون گلم مبینا جونو ببوس ما هم دلمون برات تنگ میشه سعی می کنم زود بیام
پيراهن جادويي ماريانا با 38 درصد تخفيف ويژه
25 دی 93 22:02
دوست عزيزم ســـلااااااااااااااااااااامــــــــ... شمـا را به ديـدن جزئيات اين تخفـيـف ويــژه دعــوت مي کنــم با پيراهن ماريانا نه تنها ديگر لباس هاي تکراري نمي پوشيد بلکه مي توانيد در يک مهماني در عرض چند دقيقه مدل لباس خود را تغيير بدهيد و همه را شگفتــ زده کنيــد با آرزوي شادي ، سلامت و ثروتمند براي شما دوست عزيزم...
بابا و مامان
26 دی 93 3:40
سلام بر دوست عزیز و مهربان مامان جان من فکر می کنم فاطمه جان دوست داشته تنهای تولد داشته باشه بهمین خاطر بغض داره الاهی فدات بشم که دل نازکی
مامان ناهید
پاسخ
نمی دونم والا اول که داشت می رفت که خوشحال بود ولی بعد که رساندم ومجددآ که برا جشن اومدم همین که منو دید چسبید به من ودیگه اخلاقش این شد
بابا و مامان
26 دی 93 3:40
محمد رضای نازنینم 26 ماهگیت مبارک
مامان ناهید
پاسخ
ممنون خاله جون مهربونم
بابا و مامان
26 دی 93 3:41
عزیزم منتظریم ایشالاه به سلامتی زود بر گردید
مامان ناهید
پاسخ
ممنون گلم چشم زود نتم رو وصل می کنم
الهام
26 دی 93 12:49
ناهید جون در بارۀ فاطمه و وابستگیش باید بگم که تنها راهش فقط توجه کردن بهش هست. این همه وابستگی بی دلیل نیست. بچه ها بعد از استقلالی که تا سه سالگی کسب می کنند، تو سه و نیم سالگی دچار یک بحران میشن و دوباره وابستگی به مادر بیشتر میشه و مدتی ادامه داره. به اعتقاد من چون شما تو روزهای سه سال و نیمگی فاطمه جون گرفتار رسیدگی به محمدرضا بودید این خلا برای فاطمه پر نشده و تا زمانی که اون خلا پر نشه وابستگی همچنان ادامه خواهد داشت. نظرم اینه که به هیچ عنوان بخاطر وابستگیش بهش اعتراض نکنید و حتی شده کارهای روزمره تون و تعطیل کنید اعصابتون رو راحت کنید و بهش توجه کنید و رسیدگی! چون فاطمه جون دختر هم هست این خلا عاطفی مطمئنا براش مضر خواهد بود. وقتی دلش میخواد پیشش باشید این کار و بکنید حتی اگه ظهرش بدون نهار بمونید و یا کارِ خیاطی تون عقب بیفته. فاطمه همون لحظه به شما نیاز داره و اگه همون لحظه بدونه که بهش توجه کافی دارید و دوستش دارید شاید دیگه خودش از کنارتون بلند شه و ازتون بخواد برید به کارتون برسید و اگه هم نخواست باز شما کنارش باشید. بچه ها و حتی بزرگترها اصلا نمی تونند درک کنند که شما الان کار دارید و یا خیاطی روی دستتون مونده! و این و بحساب دوست نداشته شدن میذارن. من و شما هم با وجود این که می دونیم همسرمون مجبوره کار کنه و پول دربیاره ولی بازم گاهی ازشون دلگیر میشیم و میگیم نگاه کن به ما توجه نداره و فقط دنبالِ پوله! و کلا حرفم اینه که فاطمه تو وجودش همون خلا رو داره و شما بهش حق بدید و به هر صورتی که شده اون خلا رو پر کنید و چون دختره پدرش خیلی خیلی می تونه تو این زمینه کمک کنه. موفق باشی دوستم و اگه بازم کاری داشتی بهم بگو اگه دلت خواست تاییدش کن تا دوستان دیگه هم استفاده کنند و اگه هم دلت نخواست تایید نکن عزیزم.
مامان ناهید
پاسخ
سلام الهام جون دوست واستاد گرامی فدات بشم ممنونم که وقت گذاشتید همیشه راهنماییهای شما با ارزش ومفید بوده وهمیشه استفاده کردم ونتیجه ش مطلوب بوده چشم حتمآ سعی می کنم این مراحلی که گفتید مد نظر داشته باشم همینطور که گفتید توجه به فاطمه خیلی خوب جواب داده انشالله خدا بهم صبر و تحمل بیشتری بده تا بتوانم تا حدی که امکان دارد خواسته نفسم را براورده کنم بازم ممنونم الهام جون چشم من که همیشه مزاحمت میشم بازم اگه مسئله ای پیش اومد ار راهنماییهای ارزشمندتون استفاده می کنم
آقا زاده
26 دی 93 20:30
26 ماهگی محمد رضا جونم مبارکه
مامان ناهید
پاسخ
سلام ممنون خاله جان
اقازاده
26 دی 93 20:32
حتما دوس داشته فقط مربی ها به خودش توجه کنن و این ذات بچه هاست که دوس دارن فقط خودشون تنهایی مورد توجه قرار بگیرن اما بازم قشنگه همین بغضش ولی انشالله همیشه شاد و خندون باشه
مامان ناهید
پاسخ
نمی دونم به خدا این دختر همینطور که تو خونه می خواد تمام توجه من به ایشون باشه حتمآ چنین انتظاری را از دیگران هم دارد ممنون خاله جون مهربونم
آجی فاطمه
26 دی 93 23:16
ناهید جونم سلام مجدد نمیخوای شماره جدیدتو بهمون بدی؟
مامان ناهید
پاسخ
سلام فاطمه جان اون شماره فقط برا وقتی واتس آپ وصل هست الان واتس آپ غیر فعال هست همون سیمکارت دائمی برقراره اما میام اونم میدم محض احتیاط
مامان فاطمه
27 دی 93 11:05
سلام آبجی ناهید عزیز. مبارک باشه این تولد عروسک خوشگل و عزیزم فاطمه خانوم که ماشالله برا خودش خانمی شده. اون لباسه که دوختی خیلی عالی شده ناهید جون. واقعا آفلییییییین. امیدوارم زودتر نتت درسشت بشه و مجددا مثل قبل پررنگتر و بیشتر حضور پیدا کنی ولی خوب کاری کردی که خونه آغات اینا رفتی و این پست رو گذاشتی
مامان ناهید
پاسخ
سلامی به آبجیه نازم خوبید ؟ ممنون عزیزم چشمات قشنگ می بینه عزیزم فعلآ نت برقرار شد ولی اینترنت یک ماهه بیشتر نیست وضع اینترنت بد شده من همیشه سه ماهه شارژ می کردم الان فقط شده یک ماهه اونم محدود
مامان فاطمه
27 دی 93 11:06
عکسای مهدت فوق العاده شده عزیزم فاطمه جون
مامان ناهید
پاسخ
ممنون خاله جون
مامان الهام
27 دی 93 17:59
تولد فاطمه خوشگل و بانمک خاله و 26 ماهگرد محمد رضا جان مبارکا باشه
مامان ناهید
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان امیرصدرا
29 دی 93 9:19
سلام دوست خوبم تولدت مبارک گل دخترم انشالله همیشه شاد و سلامت باشی عزیزم
مامان ناهید
پاسخ
ممنون عزیزم خاله جان
مهسا خانوم
30 دی 93 13:48
سلام تولدت مبارک فاطمه جون دسته مربیای مهد درد نکنه راستی خاله جا ادرسه وبم بکلیک ی کادو واسه تولده فاطمه اس ببخشید که کمه
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم خوبید ممنون مهسا جان هم به خاطر خوبیهات وهم کادو قشنگت