من اومدم............... ،محمدرضا واولین اصلاح
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام دوستای جون جونی خودم
حالتون خوبه بچه های خوشگلتون خوبن فدای همه شما وبچه های گلتون بشم
کلی دلم براتون تنگ شده بود باورم نمیشد که زود بیام وقتی اومدم و دیدم این
همه کامنت از شما دوستای گلم ،کلی انرژی گرفتم وشرمنده همه شما شدم
از آیسان جونم هم ممنون که مرتب از طریق تلفن و اس حال مارو جویا بود می بوسمت آیسانم
ببخشید که بی خبر رفتم آخه نتم قطع شد ونتونستم بهتون خبر بدم بعد هم گرفتار یه
سری تدارک بودم که تو پستهای بعدی توضیح مختصر وسورپرایز براتون دارم
نمی دونم دیگه چی بگم از ذوق همه حرفهام یادم رفت جز اینکه بگم من کوچیک همه
شما ونی نی های خوشگلتون هستم وهمتونو دوست دارم ومی بوسمتون
دوستان گلم کلی حرف وچیزهای ناگفته هست که زمان می بره تا بگم حالا یه
قسمتی رو می خوام امشب آپ کنم بفرمایید ادامه مطلب
محمدرضا اولین بار به ارایشگاه می رود
فدات بشم مامان جون از وقتی متولد شدی بابایی هرکاری کرد که موهاتو از ته بزنه
حریف من یکی نشد چون دوست نداشتم کچل بشی فاطمه گلی رو که دوماهش بود
هی گفتن موهاش نازکه بزنید تاپرپشت بشه من وبابایی مخالف بودیم ولی حرف دیگران
مارو تحت تآثیر قرار داد وموهاشو از ته زدیم دوماه طول کشید تا موهاش اومد ولی این بار
برا شماپسمل گلم بابا موافق بود ولی من گفتم نه دیگه تحمل ندارم اینقدر انتظار بکشم
تا اینکه چه زمانی موهات بیاد ولی خودم چند بار کوتاه کردم که عکسهات رو هم تو
پستهای قبلی گذاشتم ولی اینبار موهات کلی بلند شده بود وبرا یه مناسبت که بعدآ
میگم لازم دانستم که برای اولین بار آرایشگاه برید کلی هم استرس داشتم که نکنه
موهات زشت بشه یا بهت نیاد این بود که زنگ زدم به برادر شوهر عمه سکینه که
آرایشگر هست ویه وقت گرفتم ومن وشما وفاطمه با مقداری اسباب بازی رفتیم
وحالا به روایت تصویر
این عکسهارو قبل از رفتن به آرایشگاه گرفتم که از موهای خوشگلت
یادگاری داشته باشیم
فدااااااااااااات ناز گلم
اینجا هم تو آرایشگاهی وهمه چیز رو ورانداز کردی ونگران شدی
نگاه خوب نگرانیتو تو چهره خوشگلت ببین
وقتی رو صندلی نشستی اولش یه کم استرس داشتی ولی بعد که آبجی آهنگ
تلفن شارژیتو برات گذاشت خوشت اومد وشروع کردی به خندیدن وبعد هم آروم
گرفتی
وعمو مصطفی داره آماده ت می کنه وشما دارید با تعجب خودتو تو آینه می بینی
فکر کنم داری پیش خودت میگی این عمو می خواد با من چه کنه
اینجا هم در انتظار آمدن عمو ارایشگر هستی که رفته بیرون وجلو آینه هم یه
چندتایی از اسباب بازیهات هست که آبجی فاطمه زحمتشو کشیدتا سرگرمت
کنه یه وقت ناآرومی نکنی فدای آبجی گل هم بشم که چقدر ماهه وداداششو
دوست داره
اینجا هم حسابی خسته شدی چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چون از شانس بدت سه بار تلفن عمو آرایشگر زنگ زد و هی می رفت بیرون مثل
اینکه کسی سفارشی داشت می خواست بره ازش بگیره ومجبور میشد سه بار
کار رو نیمه رها کنه و بره بیرون شما هم که خسته شده بودید زدید زیر گریه
ولی در کل پسر خوبی بودید عمو آرایشگر که می گفت نمی دونم خودش پسر آرومی
هست یا هنوز تو شک هست چون موقع اصلاح اصلآ اذیتش نکردی گفتم یه وقت چشم
نخوری بهش گفتم تعریف نده که الان شروع می کنه ولی در کل ماشالله خودت پسر
خوب وآرومی هستی اصلآ اذیت نمی کنی
خوب اینجا هم که دیگه اصلاح تموم شدو مبارک باشه شازده داماد کوچکم
وقتی تموم شد می خواستم بخورمت چقدر موهات هم بهت میاد البته
اینجا هنوز چون خیس هست معلوم نیست
دست عمو درد نکنه
آبجی فاطمه هم خیلی کمک کردبرا اینکه زیاد خسته نشی کلی شکلک وبالا پایین پرید
ولی آخرش گل کاشت رفته بود تو کیفم شیرینی برا خودش بیاره نگو برخورد می کنه به
وسایل اطلاح بنده که با چنان ذوقی مو چین و قیچی رو آورده به من میده میگه مامان بیا
بگیر برات اینارو پیدا کردم اونم جلو چندتا مشتری که تازه نشسته بودناز خجالت آب شدم
حالا هرچی براش آبرو بالا می ندازم وگذاشتم تو جیبم وهی خانم تقلا می کنه که
دربیاره به من بده کم مونده بود بگه مامان نمی خوای بشینی اصلاح کنی نمی دونید
چطور حساب کردم واز ارایشگاه زدم بیرون فکر نکنم دیگه روم بشه تو آرایشگاه مردانه
حاضر بشم داغ کرده بودم
بخورمت این مدل موهات هست نمی دونم به چشم من اینقدر خوشگل
وخوشمزه میای یا واقعا اینقدر خوشگلی وقتی اینو میگم مامانم بهم میگه
یه ضرب المثل هست میگن کلاغ میگه قشنگتر از بچه من نیست
واقعآاااااااااااااااااااااااااااا
فدای فاطمه گلم هم بشم که بدونش یه لحظه نمی تونم نفس بکشم
فاطمه نفس وعشق منه
دوستان خوبم ببخشید اگه وقت نشد بیام پیشتون در اولین فرصت به همتون سر می زنم