محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره
فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره
پیوند زندگی مشترکمونپیوند زندگی مشترکمون، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

پرنسس وشاهزاده کوچولو مسافران پاییز وزمستان

ماهگرد 11 ماهگی محمد رضا زیارت ضریح مبارک ابوالفضل عباس(ع)

1392/7/25 23:31
نویسنده : مامان ناهید
1,056 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم محمدرضا عسل مامان

 

 

 

 

 

می دونی امروز چه روزیه؟

 

روزی بسیار قشنگ وخوب وبه یاد ماندنی

 

ا-اول اینکه امروز شماعددی,اعداد,شماره,رقم,رقمیعددی,اعداد,شماره,رقم,رقمیماهگیت تموم میشه ومیرید تو ماهعددی,اعداد,شماره,رقم,رقمی عددی,اعداد,شماره,رقم,رقمیو

 

 به زودی یک ساله میشید ای مامان به قربونت که چه زودداره یک سال تموم

 

 

 میشه

 

عزیز دلم عددی,اعداد,شماره,رقم,رقمیعددی,اعداد,شماره,رقم,رقمی ماهگیت مبارکPinky Ribbon Girl

 

 

امروز عددی,اعداد,شماره,رقم,رقمیعددی,اعداد,شماره,رقم,رقمیماهت تموم شد وداری کم کم قد میکشی وبزرگ میشی دیروز یکی از کارهای

 جدیدت شروع شد تو اخرین روز عددی,اعداد,شماره,رقم,رقمیعددی,اعداد,شماره,رقم,رقمیماهگیت خودت دستاتو زدی به زمین وبلند شدی 

 نمی دونی چقدر ذوق زده شدیم وحالا تا میگیم محمدرضا پاشو سریع پا میشی وبا

خوشحالی می خندی ودست می زنی ومی خوای شادیتو به اوج برسونی  اینکه

می رقصی ومی خوری زمین قهقههبغل

دیشب آقا جون مرتضی با مادر جون وعمه سکینه وعمو محمود اومده بودن خونمون چنان

 ذوقی کرده بودی که تمام کارهایی که تا حالا بلد بودی به نمایش گذاشتی وهمه رو

خندوندی وذوق زده کردی اول که مرتب پا میشدی ونگاه همه می کردی ومی خندیدی

دوم اینکه انگشتهاتو رو لبت می کشیدی وبا لب خوشگلت آهنگ می زدی بعد یه انگشتتو

 می ذاشتی رو لبت ومی گفتی بوووووووووه

سوم اینکه بای بای می کردی که من چقدر عاشق بای بای کردنتم 

صداشون می زدی ها-ها-ها.....بغل

 با ابوالفضل هم کلی بازی کردی تلفن رو برمی داری وبرعکس می گیری وبازبان

خودت حرف می زنی که چقدر خوردنی میشی  عاشق بازی کردن با آبجی فاطمه

 هستی تااین اندازه که با یه حرکت فاطمه به عنوان بازی می زنی زیر خنده وذوق

می کنی

فداتون بشم الهی

وخبر دوم اینکه امروز ضریح حضرت ابوالفضل عباس(ع) رو که در شیراز درست کرده بودن

 ومی خواستن ببرن کربلا بعد چندروز رسید به شهر ما واز ساعت ٨ صبح مردم تو خیابونها

بودن ومراسم برگذار بود وچه جمعیت زیادی هم برا استقبال جمع بودن ولی من نمی دونم

چرا فراموش کردم تا اینکه ساعت یازده ونیم زن دایی مریم مامان فاطمه بهم زنگ زد که من

شمارو ندیدم نیومده بودی؟ اونوقت که زدم تو سرم که ای وای دیگه هوش وحواس برام نمونده

 یادم رفته بودحالا چکار کنم گفت دارن می برن مردم هم دنبالشن اگه بری شاید

بهش برسی منم در عرض سه سوت آماده شدم وبدون اینکه سر و وضع شماهارو درست

کنم قسمت شدو رفتیم تو کوچه پس کوچه ها باسرعت ٦٠تا٨٠می رفتیم تااینکه جلوشون

دراومدیم ومن حالم یه جور غریبی شد وقتی ضریح رو دیدم ماشینو پارک کردم

ومحمدرضا بغلم وفاطمه تودستم وبا یه حال عجیبی افتادیم به دنبالشون باور نمی کنید

خیلی وقت بود اینقدر پیاده راه نرفته بودم اصلآ نفهمیدم وقتی رسیدیم اول شهر کنار

مزار شهدای گمنام ،توقف کردن برا نماز ظهر اون وقت بود که خاله فاطمه مارو دیدو

محمدرضارو ازم گرفت ودادبه یکی از اون آقایونی که بالای کانتینر بودن وتبرک کردن

عکسشو گرفتم ولی متآسفانه به خاطر مشکل سیودر سیستم الان امکانش نیست

بذارم بعدآ می ذارم فاطمه هم از بس محو تماشا بود اول نفهمید که چقدر کشان کشان

به دنبالمون راه دفته ولی موقع برگشت همش می گفت مامان خسته شدم

  ولی مجبور بودیم دوباره کلی راه بریم تا به محل پارک ماشین برسیم ولی من اصلآ

خسته نشدم قربون ابوالفضل عباس بشم که نذاشت دلم بشکنه ویه عمر حسرت

ندیدن ضریحشو بخورم در دقیقه ٩٠ نصیبم کرد ومنم فیض بردم من فقط ضریحشو دیدم

حالم دگرگون شد وصحنه عاشورا رو جلو چشمانم مجسم می کردم انشالله قسمت

همه شما وما بشه بریم زیارت این بزرگان وامامان معصوم امین

امروز چه عید خوبی بود همراه با ورود ضریح حضرت ابوالفضل عباس به

شهرمون وتموم شدن ١١ ماهگی محمدم و قدم گذاشتن در ماه12

 Pinky Ribbon Girl

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

مامان کوروش
26 مهر 92 22:07
به به چه کردید این وبلاگ رو چقدر قشنگ شده سلام عزیزززززززززززززززززززم خوبی گلهای قشنگت چطورن ماشالله چقدر بزرگ شدن خداوند محافظشون باشه ممنون که پیشمون اومدی و شرمنده که نیومدم سرم چند وقته شلوغه شرمنده حتما بیشتر بهتون سر میزنم -------------------------------------------------------------------------------- سلام عزیزم ممنون چقدر خوشحال شدم که کامنتتونو دیدم افتخار دادید ممنون خوبن خدارا شکر کوروش عزیزم چطوره خوبه؟
حباب
28 مهر 92 16:45
سللللللام خوبی گلی ببخشد چند روزی نت ندارم نمیتونم بیام ممنون از لطفت که یادم بودی ..خونه جدید مبااارک ----------------------------------------------------------- سلام خواهش می کنم عزیزم خوشحالم که خوبید؟ ممنون گلم
خاله نرگس
28 مهر 92 17:03
پس فاطمه جونو می ذاری مهد؟ خیلی خوبه. بله دیگه این دخترهای امروزی ما رو می ذارن تو جیب بغلشون. ماشاله چه شیرین زبونی شده. قوه تخیلت هم بالاست ها عزیزم. انشاله همیشه موفق و پیروز باشی. می بینه به داداشی توجه بیشتره دوست داره کوچولو بشه. فداتون بشم خوشگلای خاله -------------------------------------------------------------------------------- اره نرگس جون از بس چرخ می خورد می گفت می خوام برم مهد گفتیم بره ببینم چی میشه ممنون خاله نرگس جون فداااااااااااااات که تشریف اوردید
خاله نرگس
28 مهر 92 17:05
وااااااااااااای 11 ماهگیت مبارک خوشگل خوش خنده خوش تیپم. ماشاله داری یکساله می شی. واقعا چه تقارن خوبی بود. انشاله همیشه شاد باشید.


ممنون خاله جون
مامان امیر مهدی (سوده)
29 مهر 92 16:16


تو محشری خواهر نازنینم.وبلاگت فوق العاده قشنگه مخصوصا با صورت ماه دخمل و پسر گلت دیگه بیشتررررر

ممنون عزیزم دست سازندش درد نکنه یکی از دوستان زحمتشو کشید

مریم--------❤
29 مهر 92 18:15
سلامـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
افتتحاح وب جدیدتون مبارکـــــــــــــــــــت
خیلی خوشگل شده
11 ماهگی کوچولو مبارک


سلام عزیزم ممنون نمی دونی چقدر خوشحال شدم که اومدی پیشمون اینم اینجا
سپیده
30 مهر 92 20:00
سلام
به به چه قدر زحمت کشیدین همه چی وبتون عالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیه
مبارک باشه
من که باعث افتخارمه شما رو لینک کنم حتما


سلام عزیزم ممنون از لطفتون ازاینکه لینک کردید ممنون
مامان انیتا گلی
12 آبان 92 22:56
سلام عزیزم انگار انلاینی میدونی چیه من برات پیام دوستی تو نی نی گپ فرستادم اونو فعال کن تا بهام حرف بزنیم میخوام ازت داروهایی برای انیتا بپرسم


سلام
ببخشید وقتی متوجه شدم شمارفته بودید
مامان یاسمن ومحمد پارسا
14 آبان 92 15:27
11 ماهگیت مبارک عزیزم ارزوی سلامتی و خرمی براتون دارم



ممنونم گلم
آیسان مامان ماهان
18 آبان 92 16:34
فدای همه هنرهای محمد رضا جونم بشم بوووووووووووووووه و جونم خوشگلم


خدا نکنه خاله جون فداااااااااااااااااات
آیسان مامان ماهان
18 آبان 92 16:35
خانومی زیارتت قبول،خدا رو شکر که قسمتت شد و رسیدی


ممنون گلم اره اگه نرسیده بودم دق می کردم قسمت ما هم شد
آیسان مامان ماهان
18 آبان 92 19:57
روزتون همیشه به همین خوبیو حضرت ابولفظل ضامن شادیها و شافیتون


واااااااااااااای عزیزمی ممنون ایسان گلم
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
18 آبان 92 19:57
خصوصی گلم

به روی چشم از همین الان بگم شاید خندیدیم برم ببینم اگهچیز خنده داری دیدم شاید نتونستم خودمو بگیرم خوب ببخش ریگــــــــــــــــــــــه

آیسان مامان ماهان
21 آبان 92 14:46
محمد رضا جونم 11 ماهگیت مبارک عسسسسسسسسسسسسسسسسلم
مامان ناهید
پاسخ
ممنون خاله جون
مامان فاطمه
22 آبان 92 7:54
سلام عزیزم 11 ماهگیت مبارک باشه. ان شاله 110 ساله شی گلم دختر گلم فاطمه گلی هم خدا نگه داردش
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیز دلم ممنون
mamani helena
22 آبان 92 7:55
زندگی حکمت اوست زندگی دفتری از خاطره هاست چند برگی را تو ورق خواهی زد ما بقی را قسمت عزیزم ما هم اپ کردیم
مامان ناهید
پاسخ
چشم اومدم عزیزم