جشن جهانی کودک در پارک خضرا
سلام به دختر وپسر گلم
امیدوارم همیشه سالم وسلامت باشید عزیز مامان
روز جهانی کودک مبارکوهمچنین به همه بچه های
نی نی وبلاگ هم این روز خوب وزیبا را تبریک می گم
عزیزم نمی دونی امروز چه روز خوبی بود همه بچه های
مهد وپیش دبستانی از همه مهد کودکها به پارک دعوت
بودن واین روز بزرگ را همرا با جشن بادبادکها جشن گرفتیم
برای ما بزرگترها هم روز خیلی خوبی بود بعد مدتها بالاخره
این جشن خوب شامل حال ما شد وماهم کلی ذوق کردیم
واین از برکت وجود شما شکوفه های نازمون بود.............
عزیزم وقتی از مهد بهمون گفتن فردا ساعت سه ونیم همه بچه ها همراه
ماماناشون تو پارک باشن جشن بادبادک داریم بیشتراز شما ما خوشحال
شدیم واین بود که اومدم خونه وبا کمک هم به یاد بچگیهام یه بادبادک برات
درست کردیم
وامروز هم که رفتیم دنبال عمه شهربانو وسینا
وعمه سکینه وابوالفضل ورفتیم پارک دیدیم اونجا بساط بادبادک فروشی چه رونقی
داره این بود که ماهم بی نصیب نماندیم وبادبادک رو تو ماشین گذاشتیم ویه بادبادک
خوشگل وشکل دورا که عااااااااااشق دورایی برات خریدم وبا کمک عمه زبیده هوا کردی
اینجا چه غروری پیدا کرده بودی که داری بادبادک هوا می کنی البته باکمک عمه
چه شور وشوقی بین بچه ها بود یه جایزه گذاشته بودن برا اونایی که بادبادکهاشونو به
بالاترین اوج بردن ولی نمی دونم کی اول شدبیشتر بادبادکها تو هم گره خورده بودن واما
شمادختر گلم هر بار که بادبادکت به اوج میرسید یه داد وهواری راه انداخته بودی که بیا
وببین ومثل کارتون دورا مرتب می گفتی ما موفق میشیم
فدای اون ذوق کردنات وموفق گفتنات بشم مامانی
ببین اینجارو بادبادکت به بالاترین اوج رسیده ودیگه نخش تموم شد بالاتر
نمی رفت
اینم خودشه
جمعیت رو ببین همه تو صف نقاشی صورت هستن وچون اگه فاطمه هم منتظر
می موند کلی از فرصتها وخوشگذرونیهارو از دست می داد که سینا این بلا سرش
اومد آخرسر هرکی می دیدش می ترسید وبعد هم که متوجه شدیم فاطمه اصلآ
ازنقاشی صورت خوشش نمیاد میگفت پیشم کثیف هست
بعد هم بین بچه های مهد مسابقه طناب کشی شد
ویه طرف که شما گل دخترم وپسر عمه ها وصالحه
دختر خاله هم بود داشتید می باختید ومن تقلبی کردم نشسته یه گوشه از طناب رو
گرفتم وکشیدم تا اینکه شما برنده شدید وجایزه رو بردی خدا منو
ببخشه خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
آخه حقتون بود اون طرف طناب تعداد بچه های
بزرگتر زیادتربود وزورشون بیشتر تازه مرحله اول هم اونا برده بودن سهم شما گل دختری
یه دفترچه یاداشت ویه کارت برنامه نویسی شد ویه توپ صورتی از طرف مهد خودتون
اینو هم بگم که به همه جایزه دادن یعنی این مسابقه فقط یه بهانه برا سرگرمی بود هدیه
برا هموتون بود وچون فاطمه کلاسش بالابود ودفترچه رو نخواست دادش به من ومنم
این بین یه چیزی گیرمون اومد آخه ما هم دربرد سهمی داشتیم خخخخخخخخخخخخخخخ
اسامی از اول به غیراز روپوش قرمزه
صالحه دختر خاله ،ابوالفضل پسر عمه ،فاطمه گلی وسینا پسر عمه
اینم تاجت که خانم معلم براتون درست کرده بود وروش نوشته بود روز جهانی
کودک مبارک باد همراه با کارت شناسایی
صالحه جون دختر خاله، بهترین دوست فاطمه که چقدر هم بهش وابسته
هست تازه موقع ورود به پارک با گریه و زاری مامانش رو مجبور کرده بود که
فاطمه روپیداکنه وبیاد پیشش وبعد رفتن هم همراه مامانش نرفت موند با
مارفت
دوستتون دارم
از محمد رضا بگم که از این همه شوروهیاهو اونقدر ذوق زده شده بود که جیکش
در نیومد وکلی هم بهش خوش گذشت وکیف کرد
این هم از عکسها که باز فرمت شدن وخاله فاطمه حلال مشکلات ما
ریکاوری کرد وبرگردوند خدا حفظش کنه که چقدر منو خوشحال کرد
..............................................
پرواز
پرنده ها به حال ما غبطه خواهند خورد ؛
روزی که بی بال پرواز کنیم ...