محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره
فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره
پیوند زندگی مشترکمونپیوند زندگی مشترکمون، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

پرنسس وشاهزاده کوچولو مسافران پاییز وزمستان

شرمنده دوستان خوب وگلم .........تولد دوسالگی گل پسرم مبارک

1393/8/25 1:22
نویسنده : مامان ناهید
3,271 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستان گلم ونی نی های ناز نازی ودوست داشتنیتون

وبه بچه های خوشگلم

دوستان قبل از هرچیز یه عذر خواهی بدهکارم بایت تاخیرم بابت اینکه با وجود

اینکه عاشق همتون هستم ونتونستم درست حسابی بهتون سر بزنم البته

نمی تونستم که اصلآ نیام به وبتون به عنوان خواننده خاموش بودم ولی باور

کنید تو همون زمان هم یا وقتم محدود بود ویا اینقدر خسته وبی حوصله بودم

که نای نوشتن دوکلمه را نداشتم ومن خصلتم اینه که بایدکامنتهام پراز شورو شوق

باشه با دقت همه مطالب زیباتونو مرور کنم  .....آرام

این مدت همینطور که اطلاع داریدمشغول محمد رضا وپروژه پوشک گیری بود که داغونم

کرده نمی دونم این بچه چطور بچه ای هست هنوز تا هنوزه خودش خبر نمیده تا

5 دقیقه دیرتر به دستشویی بردم خونه را نجس می کنه کمرم دیگه شکسته در

کنارش یه عالمه سفارش خیاطی که هرکاری می کنم قبول نکنم ولی مشتریها

فقط کار خود منو می خوان وبا التماس منو وادار به دوختن می کنن و ما هم از

خود گذشتگی ...........خندونکچشمک

خلاصه که بازم شرمنده

راستش بعد ماه محرم عروسی خواهر همسری هست ومن تازه گاوم زائیده .....

واز دوروز دیگه لباس عروسی خواهر شوشوهارا می دوزم وبعد اگه فرصتی باقی

بمونه برا فاطمه وخودم که هنوز مدلشو انتخاب نکردم می دوزم کلی هم خریدام

مونده برا بچه ها لباس نخریدم تنها این چند روز چند تا لباس استین بلند وشلوار بایه

کاپشن شلوار برا محمد رضادوختم به خاطر سرما ،فاطمه هم رختش کاملهچشمک به

اندازه یه نو عروس پارچه براش خریدم ولی هنوز ندوختم هنوز پالتو هاش وسویشرتش

رو هم ندوختم انشالله میره زمستان سال بعدخندونککچل

دوستان هرچی بگم خسته ام ودست تنهام بازم فکر نکنم کسی بتونه درکم کنه جز

شما دوستان مجازی که از وضعیت من بیش از سایر خانواده ونزدیکانم خبر داریدبغلمحبت

این صحنه پایین را ببینید همین چند ساعت قبل بعد نماز عشاء می خواستم برم طبقه

بالای کمد دیواری برا پایین آوردن یه سری لباسهای زمستانی بچه ها که صندلی زیر

پاهام در رفت ونقش بر زمین شدم خدا رحم خودم وبعد بچه هام کرد که اگر بلایی

سرم میومد چه خاکی به سرم می ریختم کی بچه هام واین همه کارهای عقب

مونده را می تونست انجام بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خدایا بازم شکرت

 

اینم چشمانی که چقدر با دیدن این صحنه گریه کردن فدای هر دوتایشون بشم

که چطور محمد رضا سرشو گذاشته بود روی شکمم وفاطمه هم رو سینه م و

زار زار گریه می کردن منم چشمامو بسته بودم یه لحظه فکر کردم الان اگه من

روحی در بدن نداشتم واین بچه ها مظلومانه چقدر گریه می کنن بعدش چطور میشد

؟؟؟؟؟بعد یادم به حضرت رقیه افتاد فداش بشم  اونوقت اشکم دراومد وبلند شدم

بچه هارا در آغوش گرفتم نمی دونید چقدر امشب برام دردناک بود با گریه وشیون

بچه ها الهی درد وبلاتون بگیره به جونم که فاطمه می چرخیدی می گفتی مامان،

عزیزم، قربونم، عشقم، تمام زندگیم، قربون پاهات بشم که افتادی خلاصه یه ریس

قربون صدقه م می رفت ومن هی می گفتم مامان نگو درد وبلاتون بخوره به جون

من وخلاصه آخر عشق وعشق کشیبغل

 

دوستان عزیزم خیلی خاطره از بچه ها دارم که باید براشون تو یه پست ثبت کنم

شاید این پست انگیزه بهم بده وبا وجود شما دوستان گلم بیام ودوباره عزممو جزم

کنم وبنگارمآرام

وحالا روزی که انتظارش را می کشیدم فرارسید وچقدر براش برنامه داشتم ولی

حیف که بد موقعی شد ومنِ بی حوصله نتونستم برنامه هامو تک تک انجام بدم

واین که محمد رضا امروز ساعت 2/45 دقیقه دوساله میشهجشن 

 

              

تولدت مبارک عزیزدلمجشنبوس  انشالله از این لحظه به بعد دعا می کنم همه

بچه های دنیا به خصوص بچه های این سایت وشما گل پسرم سالم وتندرست

باشید وآینده ای روشن داشته باشید وباعث افتخار پدر ومادرهاتون بشید امین.......

ادامه مطلب را بعدآ با یه سری عکس ودلنوشته تکمیل می کنم

الان می تونید پست بدو تولد پسرم که اینجا ست وتولد یک سالگیش اینجا واینجا هست

را ببینید با همون رمز قبلی

 

پسر گلم این صفحه اول وب که دوسالگیتو اعلام کرده

 

اینم متولدین امروز

 

واینم باز متولدین امروز که من عکس را عوض کردم

 

تا این لحظه سن شمار بچه ها

هورااااااااااااااااااا 

محمدرضا ، 2 سالگیت مبارک :

: فاطمه تا این لحظه ، 4 سال و 10 ماه و 21 روز سن دارد :

بازم از حضور سبزتون ممنونمحبتبوس

پی نوشت: ادامه مطلب اضاف شده ولی نا تمام

 

25آبان بعد ظهر

این چندتا عکس را روز تولدت گرفتم زیاد بازیگوشی کردی این بود که گذاشتم

رو چهارپایه که بتوانم چندتا عکس ازت بگیرم که ناگهان یه چیزی تو چهره ات

توجه منو جلب کردو منو خیلی نگران کرد واون لکه های کبود زیر لبت اول فکر

کردم شاید جای آب انار باشه با این که از دیروز تا حالا انار نخوردی ولی هرچی

دست کشیدم تمیز نشد خیلی نگرانم که نکنه نوعی بیماری ویا کمبود ویتامین

باشه دعا می کنم چیزی نباشه وگرنه من چکار کنم؟غمگین

برا روز تولدت فقط فعلآ توانستم سه دست لباس بگیرم که یکیش اینه که تنته انشالله خریدای بعدی در راهن ودوختن یه کاپشن وشلوار چرم  آتلیه هم ماند برای بعد محرم با تولد فاطمه یکی میشهمحبت

اینم دوتا دیگه ش

قربون ژست گرفتن برم

اینم یکی از اون بلوزهای فاطمه که تازه براش دوختمچشمک

دوستت دارم به اندازه به گفته خودت خدا ولی یه کم کمترمحبت

کی دلش میاد به دختر من بگه زشته خدا لعنتش کنه اووووووووون سبز

قربون عشقتون برم

26 آبان

پی نوشت1: گفته بودم متوجه لکه های کبود اطراف لبت شدم سریع بردم دکتر، دکتر خیالمو راحت کرد وفرمود این چیز مهمی نیست ممکنه براثر تماس با اسانس پوست نارنج ولیمو شیرین ویا نارنگی باشه وفکر کنم درست گفتن اون شب که رفته بودیم خونه عمو محمد با آبجی خوب نارنگی خوردید وچون سرما خورده بودید این مدت براتون نخریدم زیرا که الرژی وحاسیت زاست واونجا هم هر کاری کردم حریفتون نشدم واما ممکنه لیمو شرین باشه چون من هرشب خودم براتون پوستمی گرفتم و بهتون می دام بخورید ولی چندروز پیش دیدم لیمو را با دندونای خوشگلت سوراخ کردی وداری آبشو می خوری از اونجا فهمیدم روی پوستت اسانش اثر گذاشته وحالا دکتر به پماد هیدروکورتیزول داده ویه کرم ویتامینه ومرطوب کننده مخصوص کودکان با سفارش دکتر داروخانه که دلم راضی نشد به اونم نشون دادم حالا داری مصرف می کنی ببینم چی میشه

پی نوشت 2: الهی بمیرم امشب فاطمه جونم دعوات کردم آخه امشب گوش به حرفهام نمی دادی منم عصبی شدم چون دوست نداشتم دختر خوشگلم اینقدر به حرفهای مامانش بی تفادت باشه دعوات کردم شما هم که رو ناراحتی من حساسید هنوز چیزی نگفته می زنید زیر گریه ومعذرت خواهی ومیای خودتو بهم می چسبونی تا اینکه دل منو به دست بیاری فدات بشم ببخش مامان نمی دونی چقدر خواب بودی نگات کردم وبوست کردم بیشتر وقتها احساس می کنم مامان خوبی نیستم الان یه بغض سنگین تو گلومه کاش بیدار بودی اونقدر فشارت می دام ومی بوسیدمت تا سبک می شدم مامان قربونت برم  منو ببخش

پی نوشت 3:دیروز با مهد رفته بودید کتابخانه چون هفته کتاب بود واز اونجا رفتید پارک اومدی میگی مامان ما با ماشین مامان ساینا ومامان مهسا رفتیم پارک اینقدر خوش گذشت همهمون تو جعبه عقب سوار شدیم گفتم چی؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟تعجبشمارا گذاشتن جعبه عقب ماشین گفت اره پتو پهن کرده بودن همه مون اینقدر خندیدم هرچی ادرس می دام که مامان مثل جعبه عقب ماشین مامان که وقتی می ریم خرید خریدامونو اونجا می ذاریم هم شک داشتی هم می گفتی اره وقتی از خاله فاطمه پرسیدم تازه فهمیدم چون جا کم بوده صندلیهار خوابانده بودن به طرف جعبه عقب تا جا بیشتر باشه قه قهه

 

فدات بشم این مدت که سرما خوردی نمی دونم چرا چهره ت عوض شده،شدی چینی ژاپنیزبان

راستی این کاپشن را هم تازه برات دوختم البته این مدت که بی حوصله بودم زیاد خوب نشدغمگین

 

اینم گلهای درختی حیاط ما که هرسال تو فصل پاییز چشم انداز میشه

 

از همه دوستان تشکر می کنم به خاطر مهربونی وتبریکاتشون دوستتون دارممحبت

اینم یه کارت پستال خیلی زیبا از طرف مامان کیانا وصدرا جون صبا جان دستت درد نکنهمحبت

 

ویه تشکر ویژه به مامان یاسمن وپارسا جون که هرساله یه پست اختصاص میده به تولد

بچه های من تو وبشون ومنو شرمنده می کنه ممنون عزیزممحبت

این هم عکس پست بازم تشکر می کنمبغل

این هم از طرف دوست خوبم مهسا جان دستت درد نکنه خیلی زیبا بود

 

 

پسندها (12)

نظرات (58)

مامان کیانا و صدرا
25 آبان 93 7:17
سلام به ناهید عزیزم و سلام به فاطمه جون و محمدرضای عزیزپسر خوبم تولدتو با تقدیم هزاران هزار شاخه ی گل رز تبریک میگم.امید که سالیان سال سلامت و پایدار باشی
مامان ناهید
پاسخ
سلام خواهری خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟وای ممنون عزیزم
مامان کیانا و صدرا
25 آبان 93 7:23
و اما ناهیدی! آخه چرا میری بالای صندلیی که نمیتونه وزنتو تحمل کنهشوخی میکنم... دختر این چه وضعیه چرا به فکر خودت نیستی؟؟؟؟دور از جون اگه پات طوری میشد یا زبونم لال سرت به جایی میخورد چیکار میکردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بابا ما زنها برای انجام همه ی کارها خلق نشدیم به خدابذار آقا بیاد بگو بفرمایید برین بالا لباسها رو بیارین اگر هم خدای ناکرده مردها بیفتن استقامت بدنیشون بالاتره طوریشون نمیشهبه هر حال به خیر گذشته به خاطر دل نازک و پاک بچه ها اتفاقی برات نیفتاده خدا رو شکر
مامان ناهید
پاسخ
ای واه دلت میاد منم سایز 38 خوش تیپ تر وخوش قیافه تر از من دیدی تا حالا عآیا؟؟؟؟؟؟ای خواهر جان شما درست می گید ولی مردها اگه خونه باشن که خوب میشه ولی هر وقت ما لازمشون داریم نیستن یه جمعه اونم یک هفته در میان خونه هست که هم می خواد استراحت کنه وهم یه سری کارها بهشون می سپارم که خداییش کوتاهی نمی کنه ولی مگه من خودم می تونم صبر کنم تا چه زمانی بیان وکار من را راه بندازن اینه که به جون خودم رحم نمی کنم ممنون گلم که اینقدر به فکر من هستید
مامان کیانا و صدرا
25 آبان 93 7:25
ضمنا لباس خواهر شوشوها رو گل و گشاد بدوز و بیریخت خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ.(انجمن حمایت از زن داداشها)نه بابا شوخی کردم ولی خدایی خیلی عروس خوبی هستیباید قدرتو بدونن خواهر
مامان ناهید
پاسخ
اتفاقآ خودم حد و حدود همه چیزو نشونشون دادم حالا از ماست مو می کشن نمیشه یه ریزه ایراد داشته باشن ای خواهر ما شانس نداریم کسی قدر دادن ما باشه اینو جدی گفتم کاش همه دورو بریام مثل شما خوب بودن اونوقت دنیامو به پاشون می ریختم
مامان آرمیتا
25 آبان 93 7:28
صدای یک پرواز فرود یک فرشته آغاز یک معراج و شروع یک زندگی تولدت مبارک
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم ممنون از اینکه لطف دارید به ما سپاسگذارم
مامان کیانا و صدرا
25 آبان 93 7:31
http://rozup.ir/up/htoh/Pictures/motaharek/motaharek_tanalod_new5.gifاینم برای پسر گلمون محمدرضا جون
مامان ناهید
پاسخ
الهییییییییییممنون خیلی زیبا بود
مریم طلایی✿
25 آبان 93 13:25
تولدت مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــبارک عزیزم!
مامان ناهید
پاسخ
ممنون
مامان مبینا
25 آبان 93 14:58
عزیزم تولد گل پسری مباارررررررررک انشالله 120ساله بشه واقعا خدا رحم کرد وبه خیر گذشت اون افتادنتون شکر گذار خدای مهربون باشید یه عالمه بوس واسه فرشتهاتون
مامان ناهید
پاسخ
ممنون مامان مبینای عزیز آره خدا همیشه ودر همه لحظات باهام بوده وکمکم کرده انشالله پشت وپناه همه باشه وبازم با ما همراه باشه مرسی از تبریکاتتون
اقازاده
25 آبان 93 15:32
دردو بلات به جونمخدا بهت رحم کرده دست و پات نشکسته ابجی جونم
مامان ناهید
پاسخ
خدا نکنه خدیجه جون این چه حرفیه 200 سال زنده باشید گلم شرمنده م کردیداره خدا خیلی رحم کرد خودم هم باورم نشد چیزیم نشد
اقازاده
25 آبان 93 15:34
تولدگل پسر ی مبارک انشالله 120 سالگیشو جشن بگیری
مامان ناهید
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان مریم
25 آبان 93 16:04
سلام خانمی اول که خسته نباشی چون زندگیت دقیقا عین منه با این تفاوت که شما دو تا وروجک داری و من یکی و من درکت میکنم اگه به سلامتی یه عروسی در راه باشه که دیگه بهت امان نمیدهند خستگی معنایی نداره... دوم اینکه خدا را شکر که اتفاق بدی براتون نیوفتاد.. سوم اینکه تولد گل پسرتون مبارک انشاالله خوب و خوش و سلامت باشید و دوخت و دوزهای زیباتون با موفقیت به پایان برسه...
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم .....فدات بشم مریم جون شما هم خسته نباشید انشالله در کنار ثنا جونی وخانواده همیشه شاد باشید........ممنون گلم خدا بهم رحم کرد مریم چون بازم ممنون
بابای علیرضا
25 آبان 93 21:15
آقا محمد رضا تولدت مبارک ، انشاالله پیر بشی . و سایه پر مهر و محبت پدر مادر بر سرت مستدام.
مامان ناهید
پاسخ
سلام عمو جان لطف کردید ممنون
بابا و مامان
26 آبان 93 10:59
عزیز دلم تولدت مبارک بفرمایید تولد داریم
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم ممنون خاله جون چشم الان میایم
مامان راحله
26 آبان 93 11:46
تولدت مبارک عزیزم
مامان ناهید
پاسخ
ممنون خاله جونم
مامان مبینا
26 آبان 93 14:48
سلااااام مامانی حالتون چطورررررررررررره؟ بووووس واسه فرشتهاتون
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم خدارا شکر بهتریم ولی نمی دونم چرا وقت نمیشه بیام تا به خودم تکونی میدم می بینم شب شده وموقع خواباندن بچه ها متآسفانه کنارشون که بخوابم می بینم خودم هم خوابم برده
مریم(مامان کیان)
26 آبان 93 15:40
وای خدایا عزیزمی محمد رضای قشنگم که تولد دو سالگیته مبارکش باشه ناهید جون ان شا اله تولد 120 سالگیش زیر سایه پدر مادرش .... وای چقدر از اون صحنه افتادنتون و فکرایی که به سرتون زده ناراحت شدم ان شا اله سایه تون سالهای سال رو سر بچه هاتون باشه و یه عمر با خوبی و خوشی کنار هم زندگی کنین
مامان ناهید
پاسخ
مریم جون ممنون عزیزم شما خیلی به ما لطف دارید وما از وقت کم کم لطف شدیم انشالله بتونم زود جبران کنمانشالله هیچ وقت ناراحت نشدید تو زندگی قشنگتون ببخشید نارامتتون کردم از دعاای قشنگتون ممنونم
مامان آرمیتا
27 آبان 93 7:18
سلام ... مرسی انشاالله که همیشه سالم وصالح باشند
مامان ناهید
پاسخ
یلام عزیزم ممنون همچمیم شما
مامان کیانا و صدرا
27 آبان 93 8:45
سلام ناهیدی جونم.اول بگم دیگه منو صبا صداکنو اما دیروز میخواستم برات بنویسم که شاید لکه ها مربوط به آلرژی باشه ولی نمیدونم چی شد نشد که بنویسمولی از اون پمادی که گفتی خیلی استفاده نکن چون کورتون داره و زیادش خوب نیست یکی دو روز بزن و بعد بیشتر از ویتامینه استفاده کن.ایشا....زودتر خوب میشهبعدم میبینم عکسهای احساسی میگیریاشک بچه رو در آوردی عکاسی هم میکنی؟؟؟چشم و دلم روشن
مامان ناهید
پاسخ
سلامآ علیکم صبا جان چه اسم قشنگی چشم حدارا شکر که بلا خره شد بااسم صداتون کردچشم اطاعت امر همین کارو می کنم شما همیشه حواستون به ما هست ممنونم صبا جانعزیزم ببخشیدا من یه زمانی عکاس وفیلمبردار کل طایفه مون بودم وخیلی برو بیا داشتم ولی بعد ازدواج گرفتاری به من این اجازه را نداد ولی هنوزم عاشق عکس وفیلمبرداریم یه بارم تو چشنواره عکاسی که الان اسمش سر زبونمه ویادم نمیاد آهاااااا اشتباه نکنم عکاسی سوره، شرکت کردم وعکسام مورد تایید واقع شد ولی متاسفانه هر بار دعوت از من در جشنواره سالانه نتونستم به تهران بروم خخخخخخخخخ ببین ما را ،خیلی هنر دارم ولی چه فایده استفاده که نشه بدرد چی می خوره حالا وقت شد یه سری عکس یه هنر جدیدمو می گیرم می ذارم اینقدر خودم ازشون خوشم میاد الان اسمشو نمیگم البته این در برابر هنرهای جدید چیزی نیستا هنر جدید ندارم همه قدیمین
مامان کیانا و صدرا
27 آبان 93 8:46
راستی ممنونم بابت وقتی که گذاشتی
مامان ناهید
پاسخ
خواهش می کنم عزیزم وظیفه بود
مامان کیانا و صدرا
27 آبان 93 8:49
خواهر برین خصوصی لفطا
مامان ناهید
پاسخ
الهی فدات بشم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الهام
27 آبان 93 17:13
تولد محمد رضا جون مبارک ناهیدم ایشالا تولد 12000000 سالگیش واقعا من یکی درکت می کنم چون مدتی هست سرِ خودم هم به شلوغی شماست خدا روشکر که چیزینشد منم گاهی اوقات از همین فکرها میکنم بعد با خودم فکر میکنم که چه بیهوده خیال بافته ام! و سعی می کنم برای اتفاقات نیفتاده نگران نباشم خدا رو شکر که لکه ها چیزی نبوده عکس ها خیلی قشنگه لباس محمد رضا جون مبارکش باشه راستش الان طبیعت شما خیلی خیلی زیبا شده! لذت بردم ایشالا که هر روزتون خوشتر از دیروز باشه برای پوشک حوصله کن ناهید جون که کم حوصله گی و داد و فریاد فقط زمان رو طولانی تر می کنه موفق باشی عزیزم
مامان ناهید
پاسخ
ممنون الهام جون فدات بشم قربونت پس شما هم این گرفتاری را طی کردید خسته نباشید الهام جون بعد که فکرشو می کنم می بینم این همه سختی وگرفتاری ارزششو داره چون اینا همش برا کسانی هست که بودنشون قلبتو سرشار از شعف وشادی وامید نی کنن که بیهوده خسته نمی شی من همش به امید آینده ای زیبا همه خستگیهارا به جان می خرم ممنون الهام جانباهات موافقم باید زیبا فکر باشیمآفرین برشما که ذره ذره وجودت پراز درس وعمل هست اره عزیزم از بابت لکه ها خیالم راحت شدممنون خاله جان الهام جون دارم همین کارو می کنم البته دیگه راهی نیست امروز که داشتم دوباره یه عالمه موکت وپتو ورخت ولباس می شستم زن همسایه بهم گفت برو پوشکش کن خودتو راحت کن ولی خیلی زورم می گیره بعد 3یا 4 ماه سختی که بچه دیگه می تونه خودشو کنترل کنه دوباره برگردم به پله اول نه فکرشو هم نمی کنم بازم ممنون گلم زحمت کشید وحوصله کردید
مامان مبینا
27 آبان 93 21:18
سلاااام ناهید جون نه من کارمند نیستم شغل من مبینا داری است خخخخخخخخخخ وروجک همه وقتم رو گرفته انشالله در اولین فرصت اپ میشم بووووووووووس واسه کوچولات
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم بهترین شغل دنیا همین هست یه دوست دارم که از خانواده سادات هست یه بار بهم گفت ناهید چکار می کنی گفتم بچه داری خانه داری گفت به ولا بالاترین اجری که داری ، یه لحظه به فکر رفتم به حرفهاش فکر کردم دیدم بی ربط نمیگه چند نفر به من بندن باید همه این سه نفر را تروخشک کنم خیلی از خود گذشتگی می خواد این بود که به خودم وزنان بالیدم خخخخخخخخخخ مغرور
مامان مبینا
27 آبان 93 21:20
با کامنت مامان کیانا وصدرا موافقم چه خوب میشد لباس خواهر شوشوا رو گل وگشاد میدوختی خخخخخخخخخخخخخخخخ شوخی کردم معلومه که عروسخوبی هستی امیدوارم همیشه قدرت رو بدونن
مامان ناهید
پاسخ
ای واااااای عزیزم اگه این کارو کنم رسوای عام خاص میشم دیگه بایدگور خودمو با دست خودم بکنمای خواهر خوبی کدومه شما خودتون خوبید
مامان زهرا
28 آبان 93 0:43
سلام ناهید جان.تولد محمدرضا ی گلم هزاران بار مبارک. خانمی خدا بهت رحم کرده ،هوای خودتو داشته باش ،الهی که همیشه سلامت باشین .
مامان ناهید
پاسخ
سلام زهرا جون خوبید عزیزم؟ اره خییییییییلی.......چشم می بوسمت
زهرا
28 آبان 93 20:08
سلام ناهید جونم خوبی؟؟؟؟؟عزیزم بلا به دور باشه خدا رو شکر که اتفاقی برات نیفتاده خدا رحم کرده واقعا... تولد محمد رضا جون مبارک باشه ببخشید که با تاخیر تبریک گفتم انشاالله هزار سالگی شو جشن بگیرید و اما در مورد تصمیم داداشم بهت بگم اول اینکه ممنونم که به فکر هستی و براشون دعا میکنی اینکه دنبال یه سری آزمایشات جدید هستند تا بتونن سلامتی بچه رو اثبات کنن و من خیلی نگرانم از این بابت که مبادا بچه سالم نباشه که اون موقع هست که داداشی به هیچ عنوان زیر بار سقط بچه نخواهد رفت ما غیر از دعا کاریی ازمون بر نمیاد شب و روز داریم دعا میکنیم شما هم دعا کنید ببخش زیاد حرف زدم
مامان ناهید
پاسخ
سلام زهرا جان خوبید شما ؟ ممنون گلم .........خواهش می کنم این چه حرفیه من خودم هم پیش همه شما دوستان شرمنده ام خدارا شکر که خان داداش راضی شدن آزمایش را انجام بدن انشالله که خیر باشه وبچه سالم باشه انشالله خدا نا امیدتون نمی کنه فقط دعا کنید وغصه نخورید همه چیز درست میشه عزیزم وظیفه م بود
مامان سوده
29 آبان 93 2:27
سلام گلم تولد گل پسرت مبارک انشاالله 120 سالگیشو جشن بگیری عزیزم...
مامان ناهید
پاسخ
سلام سوده جون ممنون عزیزم کجایید دلنگرانتون شدیم خوبید؟
مامان سوده
29 آبان 93 16:51
سلام ناهید جون خوبی عزیزم ؟حقیقتا غیبت بنده دلیل داشت که دلیلش هنوز ادامه داره برو تو پست جدید بخون گلم.ایکاش ما پیش هم بودیم...منم که پر حرف....
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم من جواب این کامنتو بعد اینکه پستت را خوندم دارم میدم فدات بشم خیلی خسته شدی انشالله که نذرت قبول باشه ودر زمدگی ارامش وسلامتی داشته باشیدسوده این شانس من نیست که دوست خوبی مثل شما درکنارم ونزدیکم باشه شایدم اینطوری برا شما بهتر باشه چون من لیاقت دوستان خوب را ندارم
مامان امیرصدرا
29 آبان 93 18:30
سلام تولدت مبارک پسر گل انشالله همیشه شاد و سلامت باشی خدا رحم کرده اتفاقی برایت نیفتاده
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم خوبید ممنون بازم شرمنده م کردید ممنون عزیزم
مامان سوده
30 آبان 93 2:05
ناهیییییییییییییییید بیااااااااااا
مامان کیانا و صدرا
30 آبان 93 7:33
سلام ناهیدی جونم ممنونم گلم که اینقدر مهربونیراستش نبودم یعنی بودم اما مهمون داشتم نتونستم بیام نت.الان اومدم فقط بهت بگم ممنونم و چشم روی اون قضیه ی دوستی هم کار میکنمامروزم سرم شدیدا شلوغه و باید ظرف و ظروفو جمع کنم و حسابی هم خسته ام.ایشا....عمری باشه یکشنبه آپمآخه احتمالا یک شنبه صبح خواهرم بخواد بره فردا شب میرم پیشش خداحافظی.دیگه هستی نیست تا با صدرا گیس کشی راه بندازنروزت خوش عزیزم.
مامان ناهید
پاسخ
سلااااااااام پس مهمون داشتید من اینقدر نگران بودم خدارا شکر عزیزم که خوبید برو به کارهات برس سفر آبجی خانم هم به خیر باشه وحالا صدرا چقدر ناراحت هست که دیگه گیس وگیس کشونی در کار نیستمنتظر پست جدید هستیم
مامان آیدا
30 آبان 93 9:42
هزاران تبریک به گل پسرم آقا محمدرضای عزیز ایشالا 120ساله شی گلم آفرین به مامان هنرمند اینقدپارچه دارم دنبال یه خیاط خوبی مثل شما هستم چه لباسی بشه لباس عروس عمه خانوم خوش به حال فاطمه جون با این همه لباس خوشکل مامان دوخت خوشحالم چیزیش نشده بچه صدقه یادتون نره دوستتتون دارم بوس
مامان ناهید
پاسخ
سلام ممنون مامان آیدای عزیزم وای کاش نزدیکت بودم خودم همه را می دوختم نمی دونم والا همه ش تو فکرشم ممنون عزیزم
مامان کیانا و صدرا
30 آبان 93 16:51
وای ناهیدی حواسو میبینی خودم یادم نبود و تیک خصوصی نزدممرسی که حواس خودت بودحالا برو یه خصوصی دیگه
مامان ناهید
پاسخ
ای صبا جان کی این دوره زمونه براش حواس مانده من که صفرِ صفرم
خواهر فرناز
1 آذر 93 13:21
ناهید جونم سلام گلم خسته نباشی تولد محمدرضا جونم مبارک الهی 120 ساله به لکه های لب نازش خوب شد؟ خدا واقعا رحمتون کرده با بت افتادن از روی صندلی در گوشی بهت بگم بابا محمدرضا را ولش کن تازه 2سالش شده چرا اینقدر زود از پوشک میخوای بگیریش مامانجونم همیشه میگه دوسالشون که شد از شیر بگیرینش وتابستون سال بعد از پوشک بگیرینش وقتی حدود 3سالش بشه عقلش میرسه ودیگه این قدر اذیتتون نمیکنه دختر خاله 2سال و8ماهم میره دستشوییشو تو پوشکش میکنه بعد میاد میگه بشورم!!!!!!مامانش میگه بیا بریم دستشویی باهم دیگه ولی اون کار خودشا میکنه راستی الان که هوا سرده محمدرضا جونو زیاد نباید پاهاشو بشوری چون سرمامیخوره اونی که گفته فاطمه زشته چشماشو ببره عمل کنه چون چشاش مشکل داره نه فاطمه جونم رنگ پوست فاطمه ومحمدرضا هم به خاطر افتاب بوشهر این طوری شده تا جایی که یادمه نوشته بودی فاطمه خیلی سفید بوده وقتی به دنیا اومده بوده اگه توشهرای مرکزی یاشمالی زندگی میکرد مثل برف سفید بود دختر به این خوشگلی میخوام بخورمش اره راست میگی محمد رضا بعد از سرماخوردگی چینی ژاپنی شده خیلی بامزه شده ...........جای من بخورش مامان عکاس خسته نباشی عزیزم عکسات خیلی خوشگل بودند میبوسمتون
مامان ناهید
پاسخ
سلام فاطمه جون خوبید ممنون گلم خدارا شکر لکه ها یه کم کمرنگ شدن اره خدا همیشه ارحم الراحمینهفاطمه جون دیر راهنمایی کردید کاش اینهارا زودتر بهم می گفتید کلافه شدم ولی بعد نزدیک 4 ماه واین همه سختی دق می کنم که دوباره بخوام پوشکش کنم مجبورم تا آخرش برم ولی خدارا شکر اگه چشمش نزنم یه کم بهتر شده ممنون که به فکرمی عزیزمچشمشو عمل کنه خخخخخخخ اره فاطمه وقتی دنیا اومده بود از بس سفید بود مثل گچ ولپاش قرمز بود می تونی عکس بدو تولدشو تو پستهای اول ببینی خوب دیگه آفابمون اونقدر سوزنده هست که تو خونه هم که باشیم باید ضد آفتاب بزنیمممنون فاطمه جون چشم ما هم می بوسیمتون فرناز جونو ببوس
مامان مبینا
1 آذر 93 13:43
سلام ناهید جون پس کجایی ؟بیا اپمممممممممممم کوچولوهات رو ببوووووووووووووووس
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم اومدم چشم ممنون
مهسا خانوم
1 آذر 93 23:39
سلام خاله خدا مرگم بده حسابییییییییییییی حسابییییییییییییییییی از بس غرقه درس شدم یادم رفته وبه شما بیام ببخشید شرمنده ____________________________________ تولد تولد تولد تولدتتتتتتتتت مباررررررررررک ان شالله 1200000000 سالگییییییییییییییییت عزیزممممممممم ______________________________________ جای ادرسه وبم کلیک کنین ی کادو هست ناقابله ببخشید راستی خاله برا خودت ی پا هنرمندیااااااااا بابا اکتیووووووو ای ول لباسه خوشمل بود خاله هنرمند جونم + نفهمیدین اون ****کیه که به بچه ها حرف میزنه؟؟؟ واااااااااه خجالتم نمیکشه بچه به این خوشملییییی معلومه که حسووووووووووووووووووووده خاله جونم بازم میگم ببخشید وببخشید وببخشید شرمنده بوس بای
مامان ناهید
پاسخ
سلام مهسا جون عزیزم این چه حرفیه شما همیشه لطف داشتید ازت ممنونم ادرس وشمارشو گیر اوردم ولی حوصله نداشتم برم دنبالش اخرش که چی میشه دیگه نیومد فکر کنم مدیریت ترتیبشو داده که از مدیریت ممنونم مهسا جون بازم ممنون به درس ومشقت برس منو ببخش که دیر به دیر بهت سر می زنم گلم راستی از کادو زیبات هم ممنونم خیلی زیبا بود خودت درستیدی؟
مامان سوده
2 آذر 93 3:45
ناهید جان سلام از سوم اذر به مدت 14 روز و هر روز به تعداد روزها سوره واقعه بخون مثلا روز اول یک بار روز دوم دو بار و ...تا روز 14 باید 14 بار بخوانی یک دعایی هم اخرش هست فردا برات با گوشی میفرستم.التماس دعا.
مامان ناهید
پاسخ
سلام واااااااای عزیزمی فدات بشم چقدر شما اجر می برید ممنون گلم
آجی فاطمه
2 آذر 93 12:01
ای جانم دخملی خوشگله ناهید حون تو فامیلمون فقط من وفرناز سفیدیم باورت میشه با اینکه اینجا افتاب سوزان اونجارا نداره اما همه سبزه هستن حتی پریا وهانا که 2سالشونه هانا که ایرانم نیست ومامان وباباشم سبزه نیستن یه چیزی بین سبز وسفیدن ولی هانا سبزه شده اونجا مثل ایران قفصله وافتابیم نداره دختر عمه هامم سبزه هستن فقط منوفرناز وسط اینجا سفید در اومدیم که عمه کوچیکه از بچگی حرص میخورد چرا من سفیده هستم دخترش سبزه شده همش میگفت وای فاطمه همه چی بهـــــــش میاد چون سفـ ـــــــــــیده ولی لیلا نه چون سبزه است هیچی بهش نمیاد کلا ادم حسود زیاده اون کسی که اینوگفته از حسادتش بوده مطمئن باش فقط براش دعا کن ادم بشه تا دیگه از این حرفا نزنه
مامان ناهید
پاسخ
پس خیلی شانس دارید که تو بین سبزه ها تک شدید خوشحالم من یه دوست دارم تبریزی هست وقتی اومدن شهر ما از بس سفید بود مثل گچ یعنی سفید سفید که همه نگاش می کردن باورت نشد در عرض چند ماه پوستش تغییر کرد وکک ومک تمام صورتشو گرفت میرفت تو اینه نگاه می کرد هی می گفت خدا مرگم بده نگاه چه به روزگارم دراومده می خواست دق کنه آخرش هم با یه بوشهری ازدواج کرد حالا دیگه اون خانم تبریزی نیست لمجه ش هم تغییر کرده یادمه نمی تونست ق را تلفظ کنه همش می گفت (گ)مثلآ می گفت گل حوالله احد اینقدر باهاش تمرین کردیم که حالا لهجه ش بیشتر بوشهری شده چه برسه به پوست صورتش
مهسا خانوم
2 آذر 93 13:14
خاله پس نظره من کو؟نگو نرسیده که میمیرم اخه کلی نوشتم وی کادو هم دادم
مامان ناهید
پاسخ
چرا رسیده وقت نشد بیام تایید کنم فدات شم
مامان سوده
3 آذر 93 0:23
مهسا خانم کادوش خیلی قشنگ بود میشه به منم یاد بدین لطفا
مامان ناهید
پاسخ
اره فکر کنم خودش درستیده آخه بهم گفت عکس بدم برا بچه ها قالب درست کنه اینارا با فتوشاپ انجام میدهمن که زیاد فتوشاپ بلد نیستم
مامانی ماهان جون
3 آذر 93 10:45
آخی عزیزززززززززززززززززززززم تولدت مبارک خوشگلم
مامان ناهید
پاسخ
ممنون خاله جون
مامانی ماهان جون
3 آذر 93 10:48
سلام ناهید جونم،شرمنده عزیز دلم من با تاخیر اومدم ،چن روزی نبودم ،کسالت شدیدی داشتم ،در ضمن تولد ماهان جونم بود..الان اومدم قالب ماهانو عوض کردم و پست گذاشتم کلی وبم به هم ریخت داغون شدمممممممممممم
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیز دلم وااااااااای خدا مرگم بده انشالله خدا بد نده ودیگه مریض نشیدتولد ماهان جونی هم مبارک انشالله 200 ساله شه میگم چند روزی نبودی بگو ایسان گل وبلبل حالشون خوب نبوه انشالله زو خدا شفا بده
مامانی ماهان جون
3 آذر 93 10:49
ناهید خوشگلم ممنون بابت شعر قشنگت،خییییییییلی عالی بود ولی فعلا کامنتهامو تائید نکردم،فردا تائیدشون میکنم گلم
مامان ناهید
پاسخ
خواهش می کنم قابل شمارانداشت عزیزم نه به زیبایی شعر وحس قشنگ شما
مامانی ماهان جون
3 آذر 93 10:51
ناهیدی جونم بیا خصوصی،من حسلبی این پستو باید از اول بیام
مامان ناهید
پاسخ
اومدم عزیزم نه به نظرم بذار بمونه پست دست نوشته خودت یه چیز دیگه هست
مامانی ماهان جون
3 آذر 93 11:21
ای ول بابا خانوم خیاط یه لباسم برا من بدووووووززززززز
مامان ناهید
پاسخ
شما افتخاربدید حتمآ
مامانی ماهان جون
3 آذر 93 11:23
وااااااااااای ناهیدم چیزیت نشده افتادی . . .خودمونیم ناهیدی سنگین وزن شدیااااااااااا آجی طفلی صندلی چه داغون شدهشوخی کردما خانومی،خوشحالم که طوریت نشده
مامان ناهید
پاسخ
نه خدارا شکر اره والا راست میگی چندکیلو اضافه وزن دارم باید کم کنم ولی چطورآخهصندلی اره دیگه به درک حاصل شد
مامانی ماهان جون
3 آذر 93 11:33
مبارکت باشه محمد رضا لباسای خوشگلت
مامان ناهید
پاسخ
مرسی خاله جون
مامانی ماهان جون
3 آذر 93 11:34
مبارک فاطمه جونمم باشه بلوز مامان دوزش دست ناهیدم درد نکنهراستی هر کی اون حرف زشت رو زده خودشهههههههههههههههههههه
مامان ناهید
پاسخ
مرسی خاله جون مهربونبازم ممنون از محبتت عزیزم
مهسا خانوم
3 آذر 93 17:38
خاله ناهید جونم من که فتوشاپ نکردم اون قالبم فتوشاپ نبود اینا من دراوردی ها منه به قول معروف الان تو دوره ی نوجووونیم دوره ای که کلی انرژی های مختلف دارم وسرشار از انرژی هستم وباید از همه شون استفاده کنم اره بهتون یاد میدم +خاله سوده جان میام وبتون وبه شماهم یاد میدم خیلی اسونه وبافتوشاپ هم انجام نشده
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم فدات مهسا جون خوش به حالت با داشتن این همه انرژی اونم در دوران نوجوانی آفرین به خانم هنرمند خوبه دیگه دوستای من از هر انگشتشون هنر می بارهبازم ممنون
مهسا خانوم
3 آذر 93 17:50
سلام خاله جون من اصلا فتوشاپ نکردم اخه نرم افزارشو ندارم من از بس با نت ور میرم که کلی چیز یاد گرفتم مثلا قالب سازی خوب بریم سراغه طرز درست کردن اون کارته شما یک عکسی رو برای خودتون دانلود کنین یعنی مثلا از یک عکسی خوشتون اومده صفحه تون رو کوچیک تر کنین وبا موس برین اون عکسو بکشین روی صفحه ی دسکتاپ (((نکته:فقط با اینترنت موزیلا فایرفاکس))) بعد روی عکس کلیک کنین وصفحه ی عکس باز میشه حالا به اون ستون های بالا نگاه کنین نوشته open روش کلیک کنین چند تا گزینه میاره یکیشون نوشته:paint حالا روی اون کلیک کنین به طور خودکار عکستون میره توی صفحه ی نقاشی اون جا میتونین توسط حرفی به اسمA که توی نوار بالا هست روی عکس بنویسین و از یک قسمتی که شکلک داره استفاده کنین مثلا شکلک های قلب و ستاره و... . به همین سادگی به همین خوشمزگی
مامان ناهید
پاسخ
ممنون مهسا جان خیلی عالی بود
مامان یاسمن و محمد پارسا
4 آذر 93 16:44
سلام عزیزم نتمون قطع بود امرووز بعداظهر وصل شد ممنونم که پیشمون اومدی عزیزم وای عزیزممواظب خودت چرا نیستی ایشالاه بلا از وجود نازنینت به دور باشه
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم ای وای این روزها هی نتها قطع وصل میشه منم درگیر بودم خوش امدید ممنون از محبتت چشم از این به بعد مواظب هستم چون تجربه اینو بهم ثابت کرده که اگه اتفاقی افتاد دیگه کاریش نمیشه کرد
مامان یاسمن و محمد پارسا
4 آذر 93 16:46
عزیز دلم الان یه کاری پیش اومد میام کامنت براتون می زارم
مامان ناهید
پاسخ
برو عزیزم راحت باش در پناه حق
بابا و مامان
4 آذر 93 18:02
عزیزم اصلا قابل شما را نداشت و همینظطور محمد رضای عزیزم و
مامان ناهید
پاسخ
ممنون عزیزم خدا حفظتون کنه
بابا و مامان
4 آذر 93 18:04
راستی خیلی بی خود می کنه کسی به دختر به این نازی بخواد جسارت کنه هر کی این کار و کرده یه روانی بی کار بوده دوستت داریم فاطمه عزیز و دوست داشتنی من
مامان ناهید
پاسخ
ممنون خاله مهربونم فداتون بشم
بابا و مامان
4 آذر 93 18:08
عزیز دلم منم با مامان صدراجون و کیانا جون موافقم اون داروی کروتون دار و زیاد استفاده نکنید ایشالاه که عزیز ای دلم همیشه سالم و سلامت باشند دوستتون دارم خیلی زیاد
مامان ناهید
پاسخ
ممنون از راهنماییتون چشم همین کارو کردم ولی میشه بگید چرا؟ چه عوارض بعدی داره؟
مهسا خانوم
5 آذر 93 20:24
یکی میخواد هکم کنه خاله دیگه واقعا نمیدونم ارزوی مرگه خودمو بکنم یا اونو کلی گریه کردم خیلی خسته ام ببخشید اپتونو نمیخونم فعلا اخه نای خوندنه چیزیو ندارم
مامان ناهید
پاسخ
بابا اینا فقط دارن می ترسوننت ول کن بی خیال شو یکی هست که نقطه ضعف تورا فهمیده آخه چطور خودش گفته آی پیشو گیر بیار بعد از طریق همون سایتی که من رفتم مشخصاتشو گیر بیار بده مدیریت بلاگفا پدرشو در میاره
مامان فاطمه
11 آذر 93 16:07
افرین به شما مامان هنرمند مبارکشون باشه تولد این گل پسری هم مبارک با یه دنیا ارزوهای خوب برای هردوشون
سحر
9 دی 93 9:42
وااااااااااااای شرمنده من خیلی دیر اومدم. تولدت مبارک محمدرضا جون، انشاالله 120 سالگیت رو جشن بگیری. شرمنده که دیر سر زدم، این چند وقت خیلی سرم شلوغ بود. ناهید جون راستی سوالاتی رو که پرسیده بودی همون جا تو وبم جواب دادم عزیزم.
مامان ناهید
پاسخ
خواهش می کنم سحر جون من خودم هم مدتیه وقت کم میارم به دوستان زیاد سر نزدم پس شما هم مشغول بودیدممنون سحر جون یادم نیست چه سوالاتی پرسیدم ولی میام می بینم فکر کنم مال خیلی وقت پیش باشه