محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره
فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره
پیوند زندگی مشترکمونپیوند زندگی مشترکمون، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

پرنسس وشاهزاده کوچولو مسافران پاییز وزمستان

تشکرازدوستان خوبم .......... به دعاتون نیاز دارم

1393/5/4 2:52
نویسنده : مامان ناهید
3,293 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستان خوبم محبت

وسلام به بچه های نازم به  تمام هستیم زندگیممحبت

دوستان عزیزم از اینکه با کامنتهای خوبتان بازم بهم انگیزه وانرژی می دهید

ممنونم وبا وجود دوستان خوبی چون شما به خودم می بالم خیلی خوشحالم

که می توانم در تنهاییهام ،گرفتاریهام ودلتنگیها وخلاصه خوشی وناخوشیهام

در کنار شما باشم از وقتی با شما دوستان مجازی آشنا شده امبرایم ثابت

شده است که تا کنون دوستان خوبی چون شما نداشته ام که بتوانم راحت

درددل کنم کلی مشکلاتم با راهنماییهای شما چه اینجا وچه در پرسش وپاسخ

حل شده انشالله بتوانیم دوستان همیشگی باشیمبغلمحبت

من پیش از شما با خیلیها دوست بودم ولی از وقتی مامانای نی نی وبلاگ هر

کدام یک گروه تشکیل داده اند تو یه شهر ومرتب همدیگر رو ملاقات می کنن مارا

به دست فراموشی سپردن وهرچی رفتیم وازتو وبشون دیدن کردیم وحرف زدیم

دیدیم دیگه اون دوستان مارا تحویل نمی گیرن ماهم دست از پا درازتر برگشتیم

سر خونه خودمونغمگین انشالله بتوانم شما دوستان خوبم را درکنارم همیشه

داشته باشممحبتبغل

تشکر از دوستان بسیار مهربانم

از همه شما عذر می خواهم که دلواپستون کردم مامان کیانا وصدرا جون

از مامان یاسمن وپارسا که کامنت گذاشتن ودلنگران ما بودن وتوجه شون

اونقدر زیادبود که خوب تشخیص دادن که چرا نیستیم فداتون بشم وتک تک

شما دوستان دیگه که تعداد زیاد ووقت من هم کم انشالله تو یه فرصت

مناسب از خجالت همه شما دربیامبغلمحبت

به دعای شما برا محمد رضا وفاطمه نیاز دارم

دوستانم برای محمد رضا اگه میشه دعا کنید چون واقعآ اسهالش

طولانی شده هرچی دکتر بردم اسهالش خوب نشد یعنی یکی دو

روز خوب میشد وبعد دوباره همانطور ادامه پیدا میکرد تا اینکه دوروز

پیش اسهالش وحشتناک زیادشد که ازمای بی بیش می ریخت بیرون

تا حدی که فرشها نجس شدن وهمه را جمع کردیمغمگین ولی بدتر ازاین

افتاد به استفراغ که من همیشه از استفراغ بیشترا از اسهال بیم دارم

باز بردیم متخصص ولی نه اسهال ونه استفراغ تمام نشد تابازاینکه امروز

ظهر ساعت 12/30َ دوباره استفراغ کرد طوری که بی حال شد وچون جمعه

بود مطب تعطیل بودبردم درمانگاه خانم دکتر،کشیک درمانگاه که خدا خیرش

بده خیلی دکتر خوب وبا معرفت وخوشرویی هست یه قطره داد ویه آمپول

تزریق کردوکلی منودلداری دادازچهره ام تمام خستگیم رادیدوازاون چشمهای

متورم وقرمزم برام یه قطره تجویز کرد وخواست که اول خودمو جمع وجور کنم محبت

نمی دونید تا اون لحظه چقدر دوست داشتم یکی کنارم باشه احساس کردم

دارم کم میارم ولی خانم دکتر مثل یه خواهر منو بلند کردچقدر آدمهای خوب

زیاد هست هرکجا باشم یکی برا همدردی پیدا میشنمحبت

چقدر این چندروز برام سخت گذشت گلودرد وصرفه های شدید فاطمه یک طرف

محمدرضا هم یک طرف، اینها کم نبود جناب همسری هم بیمار اونم سخت تا

حدی که دکتر گفته بود گلوت اونقدر متورم شده که تا دوروز نباید صحبت کنیکچل

مثل لالها باما حرف می زد وااای چقدر بیمارپرستی سخته همه کارهای خونه ،

بچه داری اونم مریض باشن وحالا  با این همه مشغله بی حال میشدم که خونه

دور سرم می چرخید حالا مهمان هم شب بیاد خونه نور الانور میشد باید پذیرایی

هم کنیم افطار وسحری وهزار کار دیگه اونم دست تنها بدترازاینها که بچه ها

هی به من نق بزنن ونفهمم جواب کدامشونو بدمبدبو

فقط این روزها قربون صدقه بچه ها میشم وگریه م میگیره  که چرا اینقدر مریض

میشن 

امروز داشتم می گفتم الهی دردتون بخوره به جون مامانتون من بمیرم ولی

شما بیمار نشین دیدم آخر شبی که می خواستیم بخوابیم فاطمه می گفت

الهی من بمیرم ولی داداشی ومامان وبابام سالم باشن بیمار نشن باباش هم

با شنیدن حرفهای فاطمه پیش دستی کرد وگفت خدا نکنه الهی هرچی درد

وبلاتون هست بزنه تو سر بابات زیبا

وفاطمه :خدانکنه بابای نازممحبتبغل

 

این عکسها مربوط به شب های ماه رمضان شب احیاءبود که همراه با

بچه ها شب زنده داری کردیم

عکس خیلی بی کیفیت هست ولی برا یادگاری غنیمت هستخندونک

 

بچه ها کلی ورجه ورجه میکردن وگاهی دستشون به آسمان

 

می رفت وزیر لب چیزهایی زمزمه می کردن آخ که چقدر دوست

داشتنی میشنمحبتبغل

وگاهی محمد رضا همراه با دعا سینه می زدبغل

 

شب 19 آرام

 

شب 23

 

وفردای اون روز تا ساعت نزدیک به یک ظهر کنار تلویزیون درحال غش

خوابیدن  چشمکبغلمحبت

 

اینم از آدم آهنی که فاطمه ساخته بود وگفت مامان عکسشو بگیر

بذار تو ولگاگم(وبلاگم)آرام

 

رفته بودیم از داروحانه داروی بچه هارو بگیریم محمدرضا یه راست رفت

طرف یکی از ویترینها در حالی که می گفت هپو هپو ........بغل

فداش بشم که چقدر ریز بین هستبغلبوس

 

این عکس امشب که داروش یه کم اثر گذاشته بود ویه کم سرحال

شده بودگرفتم

فدات بشم که در عرض چندروز یک کیلو نیم

کم کردیغمگینگریه

 

 

وحالا چشم ابجی رو دور دیده بود رفته سراغ دفتر برچسبش که

فاطمه خودش میگه دفترچه پرنسسهام آرام

 

 

داشتم می گفتم وای وای وای داری چکار می کنی اگه آبجی بفهمه

می دونی چقدر ناراحت میشه؟؟؟؟؟سوالنه

 

 

وشما همچنان خندان و............فرشته

 

 

وَووووووولوس..........زیبا

 

وچقدر خوب تونستی منو خاموش کنی

وگفتی هییییییییییییییییییییییس...........قه قههقه قههبغلمحبت

 

واخرش آبجی فهمیدوگفت برو ازش بگیر تا پاره ش نکرده وما

هم اطاعت امر کردیم

توجه توجه

اینترنت

دوستان چندروز پیش یه فریبی از طریق اینترنت خوردم که نگو یه پیام رو موبایلم

اومد که( خانم ناهید .ش با عنایت به خرید شما از فروشگاه ایرانیان شما می توانید

از بن تخفیف کامل رایگان 60 هزارتومانی ما بهرمند شوید واین شماره رو بفرستید

تا بن را دریافت کنید) منم این شکلیتعجبخدایا من خریدی نداشتم اصلآ فروشگاه

ایرانیان کجاست به همسرم گفتم شاید به اسم من جایی خرید داشته ولی ایشون

هم بی اطلاع بودند پیش خودم گفتم اخه این پیام از کی هست که هم اسم من را

می داند وهم شماره همرام، این بود که برای روشن شدن مسئله اون عددرا به

اون شمار پیامک کردم یه ادرس اینترنتی داد رفتم دیدم از اینترنتی هست که

من شارژ گرفتم مشخصات من را داشته اند وکلک زدن که شما خرید داشتید و

حالا من که وارد سایت شدم محکوم به این شده ام که شما با ما قرار داد

بستید وباید از فروشگاه ما خرید کنید اگر نکردید اینترنت شما قطع میشود منم

که نمی خواستم فریب اونارو بخرم خریدی هم انجام نشد وحالا پیام دادن که تا سه

روز دیگه اینترنت شما قطع میشودحالا که من دارم این جملات رو می نویسم باید

آخرین مهلت باشه نمی دانم تا چه اندازه صحت داشته باشه اما من باشم دیگر

فریب این پیامکهارو نخورم دوستان اینو گفتم که شما هم اگه با چنین مسئله ای روبه

رو شدید هیچ اقدامی نکنید وحالا اگه واقعا اینطور باشد بعد این دیگر من اینترنتم

قطع می شود و نمی دانم کی بتوانم این مشکل رو حلش کنم انشالله که اینطور

نباشد واگر هم باشد از همین الان دلم براتون تنگ میشه ومن رافراموش نکنید

دوستتون دارم محبتمحبتمحبتمحبت

بازم ممنون از همراهیتون ببخشید وقت نشد بهتون سر بزنم

اگه میشه برای بچه هام دعا کنید زود خوب بشن

راستی ببخشید نتوانستم کامنتهای پرمهرتون را تایید کنم اگه فردا نتم

برقرار باشه حتمآ تایید میشن

.....................................................................

فاطمه جان 4 سال وهفت ماهگیت مبارک عزیز دلمجشنجشنجشنمحبتبوس

 

..............................................................................................

رونوشت:

فاطمه تا این لحظه ، 4 سال و 7 ماه سن دارد :.

 

محمدرضا تا این لحظه ، 1 سال و 8 ماه و 10 روز سن دارد :.

 

پسندها (9)

نظرات (46)

مامان سوده
4 مرداد 93 3:16
سلام ناهید جان...خدا مرگم بده از بس درگیر مشکلات شدم منو حلال کن عزیزم...واقعا فکر نمیکردم هنوز محمد رضا خوب نشده باشه...ناهید کلی راهکار برات نوشتم یکیشو امتحان کن عرق اترج رو تو اینترنت هم سرچ کنی هست امکان نداره بچه اترج بخوره اسهال استفراغش خوب نشه...پودر او ار اس کم کم بده استفراغش بند بیاد ...قطره متوکلوچرامید تا سه روز هر هشت ساعت بده ...قرص ویتامین b6 شربت دیفن هیدرامین هر دو استفراغ رو بند میارن...نوشابه برای حالت تهوع و استفراغ خوبه...شوید پلو و ماست پروبیوتیک اسهالو درمان میکنه..اب میوه به هیچ عنوان نده .اگه بچه کم اب بشه حتما باید یک سرم 1/3 2/3 (قندی نمکی)وصل کنه توش احتمالا امپول پلازیل(نصف امپول)میریزن..ناهید برو عطاری و بگو من پوست انار میخوام منظورم همون پوسته های سفید داخل انار هست که خشک شده شو عطاریها دارن بجوشون برای اسهال معجزه میکنه...کلپوره یا همون مریم گلی رو بگیرذ بشور بجوشون خیلی خیلی تلخه اما برای اسهال معجزه میکنه ...
مامان ناهید
پاسخ
سلام سوده جون فدات بشم که همیشه با راهنماییهای خوبتون باعث دلگرمی وحل مشکلاتم شدی الهی هرمشکلی داشته باشی زود حل بشه عزیزم چندتاشونو می تونم انجام بدم ولی عرق اترنج اینجا نیست همچنین مریم گلی سوده محمد رضا امروز حالش خوب نیست بی حال شده نمی دونم دیگه چکارش کنم هرکاری بود براش کردیم الان به باباش زنگ زدم که پوست انار اگه باشه براش یگیر که بعید بدونمتو شهر لعنتی ما گیر بیادتورو خدا براش دعا کنید
مامان کیانا و صدرا
4 مرداد 93 10:25
سلام ناهید جونمالهی!من دو سه روزه هی میام و باور کن امروز باز میخواستم برات پیام بذارم که بابا چیکار داری میکنی؟؟؟پس بگو طفلی بچه ها مریض شدنخیلی سخته میدونم عزیزم.خواهرزاده ی منم همین طوری میشه و هر سال یه ماهی تابستونا مامانش درگیره یه روز خوبه دو روز بده...ولی ایشا...محمدرضا جون زود خوب میشه..مشخصه ویروسیه و باید دورش بگذره...من نمیدونم اونجا که هستین پودر کیدی لاک تو داروخونه ها دارن یا نه؟؟دکتر واسه خواهرزاده ی من اینو داده و همینکه اسهالش شروع میشه بهش میدن و زودتر بهبود پیدا میکنه..شما اگه دوست داشتی یه سوال از دکترش بکن بی ضرره...ضمنا فاطمه جونی هم حتما از باباش گرفته و اینطور شده...از شربتهای گیاهی آویشن دار براش استفاده کن.میدونم همه رو خودت بلدی فقط خواستم از راه دور یه همدردی باهات داشته باشمامیدوارم هر چه زودتر سلامتی کامل برگرده به خونه تون و به قول خانم دکتر،ناهیدی! اول خودتو جمع کنببخشید خیلی پر حرفی کردم...قربونت
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم ممنون از دلداری وراهنماییتون چشم ببینم چی می کنم تورو خدا براش دعا کنید حالش اصلآ خوب نیست
مامان کیانا و صدرا
4 مرداد 93 10:26
راستی ناهید جونم قربونت این کد بارشیتو میشه برداری؟؟؟نگی چقدر تو فضولی!!!آخه همش میاد رو نوشته هاببخشید خواهری جونم
مامان ناهید
پاسخ
ای به چشم خوب کردید گفتید ممنونم عزیزم
مریم طلایی✿
4 مرداد 93 10:54
سلام ناهید جان امیدوارم حال کوچولوها بزودی خوب بشه گل گفتی دوستای مجازی یه هویی غیبشون می زنه
مامان ناهید
پاسخ
سلام مریم جون ممنون عزیزم انشالله با قیمانده دوستان مجازی دیگه همیشه برامون بمونن
مریم طلایی✿
4 مرداد 93 10:57
با دفتر پرنسسهای فاطمه چی کار داری
مامان ناهید
پاسخ
نه اینکه عکسهای فانتزیش چشم انداز هست مارا وسوسه می کند بریم هی بکنیمشون
مریم طلایی✿
4 مرداد 93 10:59
این کلک های پیامکی خیلی زیاد شده
مامان ناهید
پاسخ
اره جانم چه جورم!!!!!!!!!
هدیه
4 مرداد 93 11:43
سلام ناهید جون خوبی ؟تو این مدت به منم ثابت شد که بعضی از این گروه ها آدم رو به خاک سیاه می نشونن که خیلی هم مهم نیست راستی حال کوچولوهات چطورا انشالله که خوب می شن راستی اگه نزدیکیا عطاری دارین آویشن بگیر و دم کن بده بخورن اگه پیدانکردی آدرستو برام اس کن تا برات با پست بفرستم درضمن هویچ پخته هم بده برادرزاده من اسهال داشت و مامانم هویچ پخته بهش داد و خوب شد یکبار امتحان کن ضرر نمی کنه انشالله جواب بگیری اگه پیش هم بودین حتما بهت کمک می کردم شرمنده
مامان ناهید
پاسخ
سلام ممنون هدیه جان آویشن دارم از راهنماییتون ممنونم عصر میره سرم وصل کنه دعا کنید زود خوب شن
مامان کیانا و صدرا
4 مرداد 93 11:48
ناهید جون اگه آب بدنش کم شده حتما ببر سرم بزن....دوغ و ماست و عرق مرزه هم خوبه...الهی میدونم چی داری می کشیاو آر اس بهش ندادن؟
مامان ناهید
پاسخ
عزیزم عصر سرم وصل می کنن متاسفانه دوغ نمی خوره ودکتر اوار اس ننوشته عصری خودم میگیرم ممنون عزیزم دعا کنید
مهسا خانوم
4 مرداد 93 13:09
سلام خاله ی خوب ومهربونم.اره من یک وبلاگ دیگه دارم به این ادرس حتما دیدن کنین خوشحال میشم.مررررررررررسی برین ها
مامان ناهید
پاسخ
ممنون مهسا جان چشم
اقازاده
4 مرداد 93 15:22
سلام ناهید جونم الهی قربونشون بره خاله که بچه ها دوباره مریض شدن توکل بر خدا انشالله که بحق این روزای عزیز خوب خوب شن عزیزم خودتم با این حال از بین میری توکل کن بر خدا انشالله هر چه زودتر بهبودی پیدا کنید.ببخش عزیز من مهمان داشتم نمیتونستم بیام زود زود بهت سر بزنم بوس فدات
مامان ناهید
پاسخ
سلام خدیجه جون ممنونم شما که همیشه لطف داشتید ودارید می دونم هروقت نباشید گرفتارید درکتون می کنم خدیجه جون برا پسرم دعا کنید خیلی بی حال شده ممنونم خوب که شد زود به زود میام پیشتون
الهام
4 مرداد 93 15:31
ناهید جون خیلی ناراحت شدم ایشالا که به زودی حالشون خوب بشه. روش های خوبی رو سوده جون گفتند امتحان کنید ایشالا بهتر میشه. ولی حتما دکتر ببر تا سرم وصل کنه آخه آب زیادی از دست میده
مامان ناهید
پاسخ
ممنون الهام جون چشم فداتون بشم
ساناز
4 مرداد 93 17:12
ناهید جان خدا بد نده ..انشالا حالشون بهتره !!؟؟ عزیزم خیلی مراقبشون باش منم اومدم امام رضا براشون دعا میکنم
مامان ناهید
پاسخ
سلام ساناز جان ممنون گلم خدارا شکر نمی دونم بهتر هست یا نه دشب باز دوراره استفراغ کرد بیدار بشه ببینم چطور میشه ..........عزیزم زیارتتون قبول ممنون که به یادمون بودید التماس دعا عزیزم خیلی محتاجیم
مامان کیانا و صدرا
4 مرداد 93 20:33
عزیزم بهتر شد محمدرضا جونی؟؟؟سرمش اذیتش نکرد؟الهی زودتر خوب شه بچه ی نازمون
مامان ناهید
پاسخ
ممنون خواهری بچه م تا حالا اینقدر گریه نکرده بود به زور تونستم ارومش کنم تا سرمش تمام شد ممنون عزیزم خیلی ماهید خیلی
مهسا خانوم
5 مرداد 93 4:42
مامانی ماهان جون
5 مرداد 93 10:14
سلاااااااااام ناهید جووووونم خوبی گلم..محمد جونم و فاطمه جون بهتر شدن عزیزم؟؟
مامان ناهید
پاسخ
سلام آیسان جون ممنون عزیزم شما خوبید خدارا شکر می سازیم دیگه
مامانی ماهان جون
5 مرداد 93 10:16
وای ناهید جونم منم به داشتن دوستی مثل تو که همیشه پر انرژی و دوست خوب برا ما و مامان مهربون برا نازدونه هاتی افتخار میکنیم
مامان ناهید
پاسخ
فدای شما آیسان جون خودتون ماهید منم به شماها افتخار می کنم
مامانی ماهان جون
5 مرداد 93 10:18
ناهید گلم من شرمندم که وب نمیومدم و درگیر کلاسا و مریضی خودم بودم ...اما بخدا سر افطارا نازدونه هات خصوصا محمد رضا جون که مریض بود رو دعا کردم عزیز دلم
مامان ناهید
پاسخ
خواهش می کنم عزیزم این چه حرفیه خدا بد نده شما هم مریض بودید چرا؟؟؟؟ممنون که به یادمون بودید فداتون بشم اگر که من شماهارو نداشتم الان دق کرده بودم
مامانی ماهان جون
5 مرداد 93 10:21
وای خدای من..چه خونواده مهربونی..عزیزان من الهی که درد همتون بخوره به کوه و دشت و دشمن و همتون خوب بشین..الهی که مریضی از در و دیوار خونتون بزاره و برا همیشه بره
مامان ناهید
پاسخ
عزیزمی آیسان جون ممنون گلم انشالله دیگه هیچ کس مخصوصآ شما دوستان مجازی وخانواده های مهربونتون هم بیمار نشید می بوسمتون
مامانی ماهان جون
5 مرداد 93 10:22
قربونت برم ناهید جونم،چقده اذیت شدی و چقد باید مریض داری کنی و اینها یه طرف حس مهربون مادری و دلواپسیتم یه طرف..کاش کاری از دستم بر میومد گلم
مامان ناهید
پاسخ
خدا نکنه عزیزم از محبت شماست گلم شما با این همه دلداری وخواهریتون وبا من همراه بودنتون کلی برام ارزش داره انگار تمام دنیارو به من دادید
مامانی ماهان جون
5 مرداد 93 10:24
دلم غنج رفت برا بچه ها عکسهاشونم نازه..قربون هیس کردنات بشم محمد جونم که مامانی رو عقب نشینش کردی
مامان ناهید
پاسخ
چشمات خیلی نازه وقشنگ می بینه مرسی خاله جون عزیزم
مامانی ماهان جون
5 مرداد 93 10:27
عععععععععععععععععع عجب کلکی زده این اینترنت.ممنون گلم که گفتین آدم آگاه بشه بهتره...ولی نترس ایشالله که قطع نمیشه..
مامان ناهید
پاسخ
اره دیگه پیامهی اینترنتی وپیامک ها هیچ خیری به کسی نمی رسونه جز کلکل پول هست عزیزم ....خدارا شکر که هنوز قطع نشده فکر کنم می خواسته منو بترسونه که متقاعد بشم برم خریدی از فروشگاهشون انجام بدم ولی زهی خیال باطل خخخخخخخخخخخ
مامانی ماهان جون
5 مرداد 93 10:27
فاطمه جون عزیزم 4 سال و هفت ماهگیت مبارک عزیز دلم
مامان ناهید
پاسخ
ممنون خاله جون
مامان کیانا و صدرا
5 مرداد 93 10:38
خواهری بچه چطوره؟بهتر شد؟ایشا....سلامت و شاد باشین
مامان ناهید
پاسخ
ممنون خدارا شکر تا این ساعت یه کم بهتره البته هنوز بهش غذا ندادم که ببینم استفراغ می کنه یا نه فدای شما خواهر مهربونم بشم که چقدر گلید اشکم دراومد از اینکه اینقدر دوستان خوب وبا وفایی دارم ممنونم
مامان امیرصدرا
5 مرداد 93 11:49
سلا م واقعا ناراحت شدم ایشااله که به زودی خوب بشن و دیگه مریض نشن
مامان ناهید
پاسخ
ممنون عزیزم فدات بشم بهتر بشن میام از خجالت همتون درمیام امیر صدرا جون رو ببوسید
بابا و مامان
5 مرداد 93 11:51
الاهی بمیرم من دو روز نبودم ببین چه خبر بوده عزیزم مامان جونبمیرم لابد خیلی خسته ای کاش پیشت بودم و کمکت می کردم عزیزم عزیزم یه بار ازتون خواستم اگه دوست داشید برام ادرس بزارید با پست پیش تاز براتون می فرستم عرق اترج و هر چند تا که بخواهید ایشالاه عزیزای دلم خوب میشند نگران نباش مامان جون هوا گرمه اسهال و استفراغ زیاد شده ایشالاه زود زود خوب میشند در مورد اون پیامک هم نمیشه شکایت کنید مامان یعنی چی مگه شهر هرته که هر کی هر غلطی خواست بکنه عزیزم زود زود بیا از حال بچه ها با خبرمون کن
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم خوبید خدا نکنه فدات بشم خوش آمدید......... خسته بودم با حضور شما وکامنتهای پر مهرتون حالم خوب شدوخستگی از تنم بیرون رفت ..........فدات بشم شما هم مثل سوده جون ماهید باورکن نمی خواستم زحمتتون بدم وشرمنده بشم سوده جون به زور آدرس رو ازم گرفت ولی با پست پیشتاز نتونست بفرسته یه مشکلی سر راه بود چون به شهرما پست نداشتن فداش بشم چقدر این چندروز با تلفن منو راهنمایی کرد من که شرمنده روی ماه سوده جون وهمه شما هستم حالا خواهرم زنگ زده برادر شوهرش تو یه شهر دیگه عرقیجات میگیره گفته داره همسری الان زنگ زد گفت گرفته داره میاره ممنونم انگار خودتون این کارو برام انجام دادید آخرش اگه گیر نمی آوردم حتما شمارو زحمت می دادم نمی دونید چقدر خوشحالم که دوستان ماهی چون شماها دارم شرمنده ام خیلی زیاد شما منو تنها نذاشتید دوستتون دارم انشالله خدابچه های نازتون رو براتون نگه دار ومشکلی تو زندگیتون براتون پیش نیاد...نه عزیزم به کی شکایت کنیم اگه هم بشه نهایتآ ازاینترنت محرومم می کنن چون از همونجایی که اینترنت وصل کردم از مشخصات من سوئ استفاده کردن وبهم پیام زدن می ترسم مشکل بدتری برام پیش بیاد بی خیالش شدم ممنون ار توجه تون
بابا و مامان
5 مرداد 93 11:53
فدات بشم خیلی می چسبه دفتر ابجی را بگیری دستت اره فقط مواظب باش شیطون گولت نزنه یه وقت پارش کنی
مامان ناهید
پاسخ
خدا نکنه گلم ...از همین می ترسه این آبجی خانمش
بابا و مامان
5 مرداد 93 11:54
عزیز دلم دوستان گلم اطلاعات خوبی براتون گذاشتن حالا برو خصوصی مامان جون
مامان ناهید
پاسخ
اره عزیزم خدا شما ودوستان خوبم را برای جهان اسلام وخانواده تون حفظ کنه
بابا و مامان
5 مرداد 93 11:59
عزیزم شاید دلیل اسهال محمد رضا همون دست زدن به ما ی بیبیش باشه که بعد دستش و وارد دهنش می کنه مدرسه مامانها موضوع را مطرح کردی یه بار یاسمن اسهال می کرد و استفراغ دکتر که بردم گفت احتمالا دست به چیز الوده نزده گفتم چرا دست زده بود به حولهای که با اون خوشگش می کنم رو سرش بود رسیدم گفت احتمالا اسهالش به خاطر اونه که اینقدم شدیده درست مثل محمد رضا همه جا را کثیف کرده بود چون کنترل از خودش نداشت که با همون سرم و امپول متو کلرو پرامید و عرق اترج خوب شد عزیزم دوست داشتی برام ادرست و بزار تا برات عرق اترج و ارسال کنم ایشالاه بچه ها به زودی خوب میشند نگران نباش گلم
مامان ناهید
پاسخ
عزیزم منم فکر کنم دست به یه چیز آلوده زده ولی مدتی هست دیگه براش خودم شرت وشلوار سرهمی دوختم تونه دستشو تو مای بی بیش کنه وشلوارشو در بیاره.....عزیزم عرق تو یه شهر دیگه گیر آوردم همسری داره میاره ممنون از محبتتون گلم خیلی ماهید
بابا و مامان
5 مرداد 93 13:39
خوشحالم عزیز دلم ایشالاه که حالشون زود زود خوب میشه می دونی عزیزم من می گم اونا حق ندارن حقه بازی کنند اصلا مقصرن این یه کلاهبرداریه بزرگه مگه مظلوم گیر اوردن که هر کاری دلشون خواست بکنند امیدوارم مشکلتون به زودی حل بشه
مامان ناهید
پاسخ
ممنون عزیزم انشالله از دعای خیر شماممنون از راهنماییتون حتما پیگیری می کنم
بابا و مامان
5 مرداد 93 13:41
ایشالاه تهوعش هم با همون خوب میشه ایشالاه هیچ وقت مریض نشید گلهای قشنگم
مامان ناهید
پاسخ
ایشالله ممنون الان عرق رو بهش دادم یه کم بد می خورد فکر کنم تند باشه با سرنگ دادم خورد اگه شما دوستان مجازیم نبودید نمی دونم چکار می کردم
بابا و مامان
5 مرداد 93 15:25
عزیزم یه قصه نوشتم برای فاطمه جون و محمد رضای عزیزم امیدوارم خوشتون بیاد
مامان ناهید
پاسخ
چشم عزیم دستت درد نکنه میام می خونم فدات شم
بابا و مامان
5 مرداد 93 15:29
مزه اب می ده عزیزم یاسمن و پارسا با لیوان می خورن با بازی بهش بده بگو مثلا این و بخوری می ره تو شکمت با میکربها میجنگه قوی میشی با اژدها می جنگی بعد هر چی دوست داره بگو اگه بخوری زود خوب شی بهت می دم همینطور که میگی بهش بده بذار بخوره ایشالاه که خوب میشهممنون عزیزم چشم فاطمه هم خورد گفت تند هست شاید این مزه ش فرق کنه بوی خیلی خوبی هم داره مثل بوی گلاب
مامان کیانا و صدرا
5 مرداد 93 16:44
خب خدا رو شکر که یه خورده اوضاع بهتره و محمدرضا جون رو به بهبودیه ایشا........موفق باشی عزیزم و امیدوارم دیگه این طور مریض نشین...هیچ کدومتون
مامان ناهید
پاسخ
ممنون عزیزم از دعا وراهنمایی شما بود انشالله سالم وشاد باشین
بابا و مامان
5 مرداد 93 17:41
مامان جون اترج مزه اب میده و بوی خاصی اونطور نداره خودتون بعد از افطار امتحان کن مزه اش عین ابه بچه ها شاید کوچولوند به نظرشون اونجور میاد
مامان ناهید
پاسخ
چشم امتهان می کنم ولی شاید چون خودش عرقش رو میگیره خالص باشه یه مزه خاصی بده نمی دونم شایدم اشتباه کنن که این اترج باشه
مامان هدیه
5 مرداد 93 23:27
سلامممممممممممم ناهید جون دیدی وبم آزاد شد دیدی خدا صدای گریه هامو شنید دیدی خدا بچمو بهم برگردوند دیدی خدا صدای بی گناهو می شنوه قربون بزرگیش برم من ممنونم ازت که تو این شرایط تنهام نذاشتی و برام دعا کردی و گوش شنوای حرفام بودی خدا کوچولوهاتو برات نگه داره
مامان ناهید
پاسخ
هدیه جان مبارک باشه خوشحالم انشالله به سلامتی
فایضه مامانِ عسل
6 مرداد 93 2:21
ای جان عزیزم میدونم خیلی سختت بود ... الا بچه ها حالشون خوبه ایشالله؟ ببوسشون از طرفم ...... اگه شد یه گاز کوچولو هم بگیر
مامان ناهید
پاسخ
ممنون عزیزم چشم
بابا و مامان
6 مرداد 93 5:05
عزیزم حال خوشگلای من چطوره ایشالاه که بعد از خوردن اترج حالشون بهتر شده اومدم یه سر بزنم ببینم چیزی نوشتید راجب بچه ها چیزی ندیدم اومدم حالشون و بپرسم ایشالاه که خوبند
مامان ناهید
پاسخ
سلام آبجی جون شما خوبید ممنون گلم خدارا شکر بهتره از دعای شما ممنون که مرتب بهون سر می زنید وجویای احوالمون هستید قربونتون بشم
مامانی ماهان جون
6 مرداد 93 9:19
ناهید جونم خوشحالم که نتت نپریده و اون کلاه بردارا نتونستن نتتو قطع کنن
مامان ناهید
پاسخ
ممنون عزیزم اره اینا همش کلک پول هست پیگیری کردم گفتن یه افرادی از خدمات ارتباطی لیست ماها را بر می دارن وبا پیامکشو فریب وبعد هم می ترسونن وخدارا شکر من فریبشونو نخوردم افراد نامشخصی هستن که نمیشه ازشون شکایت کرد
مامانی ماهان جون
6 مرداد 93 9:21
آره عزیزم منم یه چند روزی مریض بودم نتونستم تو وب خودم بگم عروس خواهر شوهر م همش وبم میاد و میره دوست نداشتم اونجا بگم مریض بودم،آخه منم ضعف عمومی شدید دارم روزم که میگرفتم حالم بدتر میشد
مامان ناهید
پاسخ
آخیییییی خدا نکنه انشالله زود خوب بشی مریضیت بره واسی دشمنت.الهی بمیرم .......چه بد آخ چرا ادرستو داره من به خاطر همین یه مورد وبمو تغییر دادم
مامانی ماهان جون
6 مرداد 93 9:21
ناهید عزیزم ،پیشاپیش عیدتون مبارک.نماز و روزه هاتون مقبول احدیت
مامان ناهید
پاسخ
ممنون آیسان جونم عید شما هم مبارک وطاعات وعبادات شما قبول درگاه حق عزیزم
سحر
6 مرداد 93 11:30
ناهید جون، خیلی ناراحت شدم که شنیدم بچه ها مریض شده اند، تا می تونی بهشون مایعات بده تا آب بدنشون کم نشه، امیدوارم زودتر خوب بشند.
مامان ناهید
پاسخ
ممنون سحر جون چشم از لطفتون ممنونم عزیزم
مهسا خانوم
6 مرداد 93 14:59
اپم
مامان ناهید
پاسخ
چشم گلم
بابا و مامان
6 مرداد 93 17:49
خدا را شکر خیلی خوشحال شدم ایشالاه که بهترم میشند عید تون مبارک عزیزم طاعات و عباداتتون قبول
مامان ناهید
پاسخ
ممنون گلم عید شما هم مبارک عزیزم
مامان کیانا و صدرا
6 مرداد 93 18:30
سلام خواهرعیدت مبارک گلمگل پسر بهتره؟؟؟دخملی چطوره؟
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم ممنون عید شما هم مبارک ممنون از دعای خیر شما محمد رضا خیلی بهتر شده وفاطمه هم دست بوس شما خوبه
فایضه مامانِ عسل
7 مرداد 93 0:57
ببخش من یه کم دیر میرسم شرمنده ....
مامان ناهید
پاسخ
اشکال نداره عزیزم گرفتاری هست دیگه...........
سمانه(مامان سروش)
14 مرداد 93 14:38
سلام... الهی بمیرم این جوجه ها چقدر ضعیف شدن خودتم که انگار دست کمی از بچه ها نداری عزیزم،اول یه خورده به خودت برس ببخشید این مدت حال نت اومدن نداشتم نشد بیام بهتون سر بزنم
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم .........خدا نکنه فدات شم عزیم ممنون ولی مگه بیماری و ورجه وورجه شون می ذاره که من به خودم برسم خوش آمدید....... همه ما این حس بی حال بودن رو داشتیم منو زیاد حوصله ندارم ولی چه میشه کرد یه کم از کارهای تکراری خونه دورمون می کنهشما هم منو ببخشید که دیر به دیر بهتون سر می زنم خوشحال شدم