محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره
فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره
پیوند زندگی مشترکمونپیوند زندگی مشترکمون، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

پرنسس وشاهزاده کوچولو مسافران پاییز وزمستان

یاسمن جون تولدت مبارک عزیزم

1392/12/8 22:04
نویسنده : مامان ناهید
1,805 بازدید
اشتراک گذاری

کارت تبریک تولد کودکان - سری اول

 

عزیزم یاسمن جون تولدت مبارک


 

کارت تبریک تولد کودکان - سری اول

 

امروز روز توست


روز میلادت دنیا تبسم کرده است امروز با یادت


امروز بی شک آسمان آبی ترین آبیست


چرخ و فلک همچون دلم درگیر بی تابیست


تولدت مبارک

  

    کلیک کنید


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
8 اسفند 92 23:29
سلام عزيزم خوبين،..... خانومي برام كامنت گذاشته بودين.... من مائده نيستك عزيزم من لي لي هستم اون رمز مال مائده جونه گلم
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم ]خ ببخشید گلم شرمنده
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
9 اسفند 92 18:03
عزيزم ممنون از لطفتون بابت لينك منم لينكتون ميكنم.... عزيزم پست هاي من فقط يك ماه بازن يعني الان اسفند ماهيم فقط پست هاي اسفند باز ميشن و به محض ورود به فروردين فقط پست هاي فروردين و الي آخر...... رمز و براتون تو خصوصي ميزارم..... تولد ياسمن جون هم مبارك باشه
مامان ناهید
پاسخ
سلام لی لی جون خوبید عزیزم ممنون از لطفتون فداتون بشم مرسی از بابت رمز دستتون درد نکنه بارم مرسی بابت تبریک تولد
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
10 اسفند 92 0:50
خواهان آنم؛ 
كه ضربان قلبت به لبخندهاى مكرر تكرار شود.
و هرآنچه به دل آرزويش را دارى به هر بهانه اى ازآن تو باشد.
 خانه دلت اباد.
مامان ناهید
پاسخ
مرسی لی لی جان عزیزم چه متن زیبایی
آیسان مامان ماهان
10 اسفند 92 8:19
به به به ای ول ناهید جووووووووووووووووووونم،دستت طلا که یاد تولد همه نی نی های ناز سایت هستی گلم
مامان ناهید
پاسخ
این دوستان مجازی از بس خوبن مگه میشه فراموش کرد عاشق همتونم
آیسان مامان ماهان
10 اسفند 92 8:19
یاسمن جونم اینجام تولدت مبارک عزیززززززززززززززززم
مامان ناهید
پاسخ
مرسی خاله جون مهربان
آیسان مامان ماهان
10 اسفند 92 8:19
میسی ناهیدددددددددددددم،،چرا ناراحت گلم،،ممنون که به کل کلهای ما پیوستین و ممنونتر از شعر زیبااااااااااااااااات گلم
مامان ناهید
پاسخ
عزیزمییییییییییییییییی گلم خواهش می کنم باعث افتخاره
آیسان مامان ماهان
10 اسفند 92 8:20
ای جان دلم ناهیدی دست خوش چه شعررررررررررررررررررری،خدایی،بابا دممون گرم همه بچه وبیها شاعر و هنرمدنااااااااااااااا
مامان ناهید
پاسخ
اِاِاِاِ........... شعرم مورد قبول واقع شد چه خوب فکر نمی کردم اینقدر بپسندی ای ولاااااا که دوست خود خود خودمی دمت گرم الان من این شکلیم
آیسان مامان ماهان
10 اسفند 92 8:29
معلومه که هوادار و طرفدار زیاد داشتی عجیییییییییییجم..ولی فک کنم تو هر سال کلاسو تو یه مدرسه خوندی که همه مدرسه ها و مدیر و دبیرا از حضورت کیفور بشن خخخخخخخخخخخخ..آره ناهیدی گاهی به گذشته برگشتنا حس جدید و زیبایی به آدم میده انگار افکارو سیقل داده باشن یه جورایی تاختر و تازتر حرکت میکنه..شمام ایشالله یه یادی از گذشته بکن دوست خوبم
مامان ناهید
پاسخ
مرسی گلم نظر لطف شماست اونا خودشون خوب بودن الان میگم اسم مدرسه هامو کلاس اول مدرسه شهید رضایی کلاس دوم تو یه مدرسه نوساز اونم نزدیک خونمو به اسم دبستان فاطمه زهراکه چقدر خوشحال بودیم که انتقالمون دادن به اونجا ولی سال بعد همون مدرسه شد دانشسرای تربیت معلم ودوباره کلاس سوم به مدرسه پسرانه انتقالمون دادن که یه شیفتش ما بودیم ویه شیفتش پسرها کلاس پنجم بودم که رفتیم به مدرسه خودمون که دیگه این تازه ساخته بودن وچه فایده یک سال بیشتر اونجامهمان نبودیم اول راهنمایی مدرسه عصمت دوم وسوم راهنمایی به خاطر یه سری مشکلاتی که خاله م داشت رفتم پیشش تویه شهردیگه یه اسم سعداباد مدرسه مشایخ اول دبیرستان مدرسه سمیه تو برازجان چون تو شهر خودمون نظام جدید نبود کلاس دوم دبیرستان ترم اولش برگشتم به سعداباد چون سعدآباد نزدیک شهر خودمون بوددبیرستان پروین اعتصامی باز ترم دوم دیدم مربیاش خوب درس نمی دن برگشتم به همون برازجان همون جا موندم سوم دبیرستان بودم که عموم چون تو یکی از دبیرستانهای برازجان تدریس می کرد ومن هم با ایشون راه مدرسه وخونشون رو طی می کردیم رفتم تو همون مدرسه چون مربیانی بسیار خوبی داشت دبیرستان شریعتی ولی سوم که تموم شد اون موقع بعد کلی دربدری که خسته شده بودم واونموقع هم برا رفتن به پیش دانشگاهی اول کنکور می دادی وبعد می رفتی پیش دانشگاهی منم رشته م تجربی بود امتهانی بسار سخت وپیچیده که اون سال تعداد محدودی قبول شدن بعد هم که رفتیم تو خونه ومنتظر سال بعد موندیم که کنکور برداشته شد وطبق معدل بود ودیگه اومدم شهر خودمون دبیرستان معراج که بیشترین لذت وخاطره رو تو شهر خودمون داشتم ولی تو این چند سال کلی دوست پیدا کردم این شد خلاصه سرگذشت من با حذف کلی خاطره خوب وبد
آیسان مامان ماهان
10 اسفند 92 8:29
ناااااااااااااااااااااهیدی ای ولللللللللللللللل..مرامتووووووووووووو..بابا شاعرررررررررراااااااااا واجب شد یه شعرم برا تو بسازم خخخخخخخخخخخ
مامان ناهید
پاسخ
ای جان پس همیشه به زبان شعر باهات حرف بزنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اینقدر از شعر خوشت میاد خوب چه کنیم گرفتار دوستان شاعر که بشیم عاقبتش همین میشه دیگه
آیسان مامان ماهان
10 اسفند 92 8:33
ناهیدی جونم همیشه اینجوریه تو یه جمع هر کی راه خودشو میره خوشبحال اونکه راه درستو انتخاب کنه ،منم برا اونایی که موفق نبودن مخصوصا دوستای خودم که از نزدیک لمسشون کردم و درکنار هم بودیم تاسف میخورم ولی راهیه که سرنوشت و کمی بیتدبیری خودشون به اینجا رسوندتشون
مامان ناهید
پاسخ
اره گلم خداوند عقل به انسان داده تا فکر کنه وراه درست رو انتخاب کنه ولی وای به حال کسی که قلبش با قلب شیطان یکی بشه اونوقت مهمان شیطان میشه وبعد هم روی خوشبختی رو نمی بینه انشالله همه اونها روزی بتونن روی خوشبختی رو هم ببینن
آیسان مامان ماهان
10 اسفند 92 8:35
آخخخخخخخخخخخخخخخخ...واقعااااااااااا یادش بخیررررر ناهیدی هر چن من بعد تصادف خونوادم دیگه دل و دماغ سابقو نداشتم و بیشتر خاطرات قشنگم قبل جریان خونوادم بود..اماااااااااهمون روزام حس خودشونو داشتن
مامان ناهید
پاسخ
راست میگی آیسان جونم لحظه لحظه زندگی ما پراز خاطره هست ونمیشه اونارو تغییر داد وبه دست فراموشی سپرد قربونت بشم عزیزم انشالله دیگه هیچ وقت غم تو زندگیت نباشه
مائده
10 اسفند 92 9:59
چه خوش خیال است ... فاصله رامیگویم ! به خیالش ، تو را از من دور کرده ؛ نمیداند ، جای تو امن است ... اینجا میان قلبـــــــــــــــــم
مامان ناهید
پاسخ
سلام مرسی مائده جونم متن بسیار زیبایی بود
مامان یاسمن و محمد پارسا
10 اسفند 92 11:36
وای ممنونم عزیز دلم یاسمن اینقد ذوق کرده قربونت بشم عزیز دلم لطف کردی
مامان ناهید
پاسخ
عزیز دلم کاری نکردم این کمترین چیزی بود که می تونستم شادیمونو نشون بدیم انشالله خوشبخت بشه وهمیشه تو زندگی ذوق زده وخوشحال باشه
maman armita
14 اسفند 92 19:22
خانومی میشه زودنتر عکس و اموزش کلاه رو بذاری ممنونم عزیزم.خیلی دلم میخواد یاد بگیرم
مامان ناهید
پاسخ
چشم عزیزم