محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره
فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره
پیوند زندگی مشترکمونپیوند زندگی مشترکمون، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

پرنسس وشاهزاده کوچولو مسافران پاییز وزمستان

ما اومدیم بعد مدتها😍

1399/8/17 23:05
نویسنده : مامان ناهید
470 بازدید
اشتراک گذاری
✍️ ارسال مطلب و عکس در وبلاگ
سلام سلام وصد سالم به نی نی وبلاگیهای عزیز به دوستان گلم به نی نی های خوشگل نی نی وبلاگ به مدیریت نی نی وبلاگ امیدوارم حال همگی خوب باشه وسلامت وتندرست باشید چقدر دلم هوای وبلاگ را کرده بود ولی متاسفانه اینقدروقتم پره که وقت کافی ومناسبی پیدا نکردم بیام تا اینکه الان دیگه تحملم تمام شد اومدم شادوسربلند باشید
راستش نمی دونم الان درمورد چی پست بدارم فقط دلتنگتون بودم اومدم این وضعیت کرونا همه را حسابی کلافه کرده یه جورایی سردرگمیم امیدوارم این ویروس منحوس زودی نابود بشه وما وهمه ی مردم کشورم ومردم خوب جهان به آرامشی که الان قدرشو میدونیم برسیم
سلام به بچه های خودم که ماشاءالله بزرگ شدین ولی تواین این مدت چندسال خلق و خوتون تغییراتی کرده گاهی رفتارهاتون برای منو وبابا آزاردهنده وگاهی خوشایند ولی هنوز اون حس وابستگی تون به من ومهربانیتون هست امیدوارم همینطور بافی بمونه راستش بنظر من این رفتارهایی که درشما پیدامیشه بیشتر برمیگرده به ارتباط بین همکلاسیهاوبچه های مدرسه و دوروبرمون ومهمتراز همه فیلم وکارتونها هرچند ما شبکه های اجتماعی نا مطلوب نداریم تنها شبکه های ایرانی وپویا ولی تو همین شبکه ها وفیلم سینماییها هم رفتارها وحرکات وحرفهایی ردوبدل میشه که به سرعت باد میگیرید ونا خدااگاه بعصی وقتها تورفتارهاتون نشون میدید وبا تذکر ما متوقف میشه ولی خوب کنترل وتربیت تواین موقعیت خیلی سخته من خیلی نگرانم وتاحدی گاعی وقتها عصبی میشم که خشونت را خوب میشه در من حس کرد
بهتر بحث را عوض کنم یه کم مطالب خسته کننده شد
خوشگلی من مبعث پیامبر مراسم عقد خاله فاطمه بود وبخاطر کرونا جشن خیلی مختصری گرفتیم اونم تو خونه باغ دایی توفضای باز ...مراسم بدک نبود بدون سروصدا


اینم کیک خوشگلشون


اینم دوقلوهای دایی علیرضا ،امیرحسین وخوشگل مامان محمدرضا چقدر خوشحال بودید بعد مدتها کلی توباغ باهم بازی کردید


خوب از شما دخترا بگم که از وقتی خواستگاری خاله بود تا مراسم عقدش رسید باهم چقدر نقشه وبرنامه ریختید وچه ذوقی داشتید برای اولین بار می خواستید قند بسایید وهرکدومتون گوشه ای از پارچه ی سفید را گرفته بودید

با اون ماسکاتون
از راست به چپ صالحه دختر خاله خودت یعنی فاطمه گلی فاطمه دایی ونرجس دایی

اینم از تشکیلات شما
پسندها (4)

نظرات (1)

مامان مبینامامان مبینا
26 آبان 00 20:36
سلام عزیزم خوبید خوشید بچه ها خوبن  منو یادته  از دوستای قدیمی نی نی وبلاگ