محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره
فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره
پیوند زندگی مشترکمونپیوند زندگی مشترکمون، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

پرنسس وشاهزاده کوچولو مسافران پاییز وزمستان

یه روز شمار دیگر .......یه لحظه غفلت برابر با خستگی مفرط1.....

1393/6/23 2:22
نویسنده : مامان ناهید
1,728 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به شما دوستان گلم وبه بچه های خوشگلم محبت

 

راستش این روزها حس آپ کردن نداشتم حوصله هیچی؟ بدبو

 

از بس تو خونه موندیم که دارم دیگه دیوانه میشم بعد این هم که سال

 

تحصیلی شروع بشه دیگه هیچ امیدی برای مسافرت رفتن نیست من و

 

بچه ها  از اینکه مدت زیادی تو خونه حبس شدیم خسته شدیم بیچاره

 

فاطمه بهش میگم چرا اینقدر غر می زنی؟ چرا اینقدر زود رنج وعصبی شدی

 

ولی وقتی به خودم نگاه می کنم می بینم خودم هم دست کمی از اون ندارم

 

قصد داشتیم بفرستیمش کلاس  ژیمناستیک ولی بدون من قدم بر نمی داره اجازه

 

میگم مامان برو مهد میگه اگه خودت اومدی پیشم تو کلاس بشینی منم میرم ولا

 

حریف این دختر نمیشیم بدبوبا داد وسروصدا وزور هم که نمیشه فعلآ قبول کرده

 

بره ژیمیناستیک اونم همراه من واین فرصتی برای منه که منم تو کلاسهای ورزش

 

شرکت کنم ویه کم سایزم رو کم کنم وبه گفته آیسانی بشم

 

سایز 38  خخخخخخخخخخخندونکراضی

 

                      اینم یه نوشیدگی خنک برای شما دوستان گلم

 

                   برای اینکه چند روزی نبودم خوشمزه

 

                   

پی نوشت: ضمن اطلاع دوستانی که اسم شربت را اشتباه گفتن وبعضی دوستان هم

با چایی اشتباه گرفتن

شربت محبوب من شربت گل سرخ یادتون باشه مهمانتون شدم با همین شربت از من

پذیرایی بفرمایید ممنون وتشکر خالصانهعینک

خوب این روزها هنوز گرفتار پروژه پوشک گیری هستم وهر 20 دقیقه محمدرضا

 

شما را می برم  به قول خودت حماااااااا(حمام) خبر که هنوز نمی دی بعضی

 

وقتها می خوای شلوارتو در بیاری نگات که می کنم می گی جی جی(جیش) زیبا

 

از دست تو بچه ناقلا که با جیش شماره یکت مشکل ندارم چون خودم دیگه

 

می دونم چه موقع وقتته ولی با شماره 2 مشکل دارم خودتم که نمیگی کلی

 

تو حمام منو معطل می کنی کاری هم  نمی کنی ولی همینکه اومدی تو اتاق

 

بعد چن دقیقه دست می زنی به خودت میگی جی جی(یعنی اصولآ به پی پی

 

می گی جی جی من اوایل متوجه نمیشدم ولی بعد متوجه شدم تا به جیش

 

میگی دشوووووو(دستشویی) وبه پی پی میگی جی جیخندونک

 

منم با راهنمایی دوست خوبم مامان کیانا وصدرا جون یه شرت عینکی پاهات

 

می کنم ویه شرت دیگه روی اون تا اگه کاری کردی تا بخوام متوجه بشم همه

 

جارا به گند نکشید خدارا شکر تا اندازه ای با این کار موفق بوده ایم  ولی دیشب

 

زدی روفرشی رو نجس کردید وزود متوجه شدم وارد عمل شدم البته با گزارش

 

سریع آبجی فاطمه گل  قربونش برم که دوید وبهم گفت مامان مامان بدو که

 

داداشی قصد داره جیش کنه تا اومدم نصف کارتو کرده بودی شاکی

 

 بقیه در پست بعدی فقط اینو بگم علت تاخیرم  ابنکه پیشتون نیامدم

 

به خاطر کارخرابیهای محمد رضا بود که تو پست بعدی میگمخجالت

 

وقتی صدات نمیادکه مشغول بازی با هانی( ماشین)

 

 

هستی ویا مشغول کار خرابیبغلمحبت

 

 

وحالا ماشیها دارن میرن پارکآرام

 

 

کادر پزشکیراضی

 

  آجی داره  سرم وصل می کنهخندونک

 

 

اینم یکی از کارات که داشتم نماز می خوندم اومدم دیدم چه خبرهشاکی

 

 

گفتم چکار می کنی ؟ دست رو دیس بزرگه گذاشتی  داری میگی بابایی

 

(یعنی این برای بابایی) بابای بیچاره از بس زیاد غذا می خوره بایدم اینو

 

براش در نظر گرفتخنده

 

 

.: فاطمه تا این لحظه ، 4 سال و 8 ماه و 19 روز سن دارد :.

 

 

.: محمدرضا تا این لحظه ، 1 سال و 9 ماه و 29 روز سن دارد :.

 

ازشما دوستان خوبم  ممنونم که مارا همراهی کردید

 

نصف دیگه پست چون طولانی بود در پست بعدی میزارم

 

 میام به تک تکتون سر میزنم  دوستتون دارممحبتمحبتمحبتبوسبوس

پسندها (6)

نظرات (47)

مامان النا
23 شهریور 93 12:14
سلام خانومی. واقعآ تو خونه موندن خسته کننده اس. آفرین به ورزشکار شدن هر دوتون. نوشیدنیتون هم خیلی چشمک میزنه.نوش جان.
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم خوبید شما؟ آره عزیزم یاد مجردیم به خیر سالی چند بار مسافذت می رفتم ولی شرایط سخت تر شده هرکاری می کنیم بازم نمیشهممنون هنوز که نرفتیم ولی دلم می خواد برم باشگاهنوش جونتون
مامان کیانا و صدرا
23 شهریور 93 12:14
سلام خواهر جونم.خدا رو شکر حالتون خوبه و فقط دئرگیر مراسم پوشک گیرون بودیعزیزم موفق میشی و پسری کامل یاد میگیره...دیر و زود داره ولی سوخت و سوز ندارهموفق باشی عزیزم.
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم خوبید ممنون از حضورتون نمی دونید وجودتون چقدر به من انرژی می ده چقدر خوشحالم می کنه.........خواهر جون از بس دارم اذیت مکیشم وسوسه میشم که دوباره پوشکش کنم ولی از طرفی که کلی از فرشامو نجس کرده ونمی تونم ببرم بشورم چون یه چیزهایی مثل کمد ومیز تلویزیون روش هست به تنهایی قادر نیستم واز طرف دیگر هم میگم الان 3 هفته شاید بیشتر دارم این دردسر بزرگ را تحمل نمی کنم وتا حدودی محمد رضا داره با این موضوع کنار میاد وعادت میکنه حیف هست که نصفه کاره رهاش کنم خلاصه موندم که چه کنم ولی خیلی پشیمانم اگه گذاشته بودم یه کم بزرگتر شده بود بهتر بود لااقل اعصابم راحت تر بود
مامان اعظم
23 شهریور 93 18:17
سلام خواهری. تو عزیز منی هر وقت بیای قدمت رو سر و چشم. پس این پروسه ی پوشک گرفتن محمدرضا حسابی خستت کرده. ان شالله زودی موفق بشی و دوباره همه چی تو منزلتون به آرامش برسه. آخی مواظب خودت باش من یه بار که فاطمه هم سن محمدرضای شما بود خواستم ازش پوشک بگیرم و گرفتم اما از شستن زیادی کمرم طوری داغون شد که زمین گیر شدم و مامانم برام غذا می پخت. مجبور شدم دوباره پوشکش کنم تا اینکه بزرگتر شد و به راحتی این کار رو کردم
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیز دلم ممنون انشالله سرت سلامت گلم........اره عزیزم داغونم کرده کمر که برام نمانده خیلی پشیمانم تحملم سر رفته ووقتی می بینم یه جایی را نجس کرده که نمی تونم طاهر کنم سردرد میگیرم چندروز پیش موکت آشپزخانه را نجس کرد وچون یه قسمتیش فر گاز گذاشته بود وبه تنهایی نمی تونستم بلندش کنم اون قسمت را بریدم وبردم بیرون شستم پس شما هم دوره من را کشیدید واقعآ سخته به تنهایی این کارانشالله تنتون سالم باشه
مامان اعظم
23 شهریور 93 18:18
ای جااااااااانم محمدرضا چقدر خوب ظرفا رو برات چیده خب بنده خدا داره کمکت می کنه البته به سبک خودش
مامان ناهید
پاسخ
آره جون باباش کار هرروزشه
مامان اعظم
23 شهریور 93 18:20
پس فاطمه خانم هم پرستار هستند. میشه بگی محل کارش کدوم بیمارستانه؟ خلیج فارس یا تامین اجتماعی البته ان شالله تو اینده این دخملی دکتر خوب مملکتمون میشه ان شالله
مامان ناهید
پاسخ
خلیج فارس ایران عزیزمممنون عزیزم
مامان اعظم
23 شهریور 93 18:20
مامانی بچه ها مواظب سلامتی خودت باش.
مامان ناهید
پاسخ
ای خواهر چطور میشه مواظب خودم باشم با این همه گرفتاری راستش امشب رفته بودم خونه خواهرم داشتم بهش می گفتم دلم می خواد یه مدت از خونه وکاروزندگی دور باشم ولی هرچی فکر می کنم نمی دونم چطور وکجا برم آخرش هم به نتیجه ای نرسیدم
مامان اعظم
23 شهریور 93 18:21
ان شالله قسمت خودتونم بشه عزیزم.
مامان ناهید
پاسخ
ممنون گلم قسمت شما هم بشه عزیزم حالا به سلامتی کی راهین یادم رفت ازتون بپرسم
مامان سوده
24 شهریور 93 0:29
سلام ناهید گلم خوبی عزیزم ببخش شرایطی پیش امد خیلی درگیر شدم ماجرای سقط بچه خواهر شوهرم دنباله دار و کار به کورتاژ رسید و منم درگیر...خودت و گلهات خوبین؟؟واییی از سایز نگووو که غول ترین ادم دنیا الان منم
مامان ناهید
پاسخ
سلام سوده جون خوبید شما خوبید خیلی نگرانت بودم تلفن هم که جواب ندادی نتت هم که قطع بود نمی دونستم دیگه چور می تونم حالتون را جویا بشم خدارا شکر که اومدید .....ای وای چی شده خیلی کنجکاو شدم بدونم چراسقط ؟ نه سوده جون این طبیعی هست که بارداری آدمو چاق وچله می کنه انشالله درست میشی ومیشی مثل اولت
مامان سوده
24 شهریور 93 1:00
ناهید جان خصوصی
مامان ناهید
پاسخ
چشم عزیزم
مامان سوده
24 شهریور 93 1:10
ناهید کاش هفته اخر تابستونو میامدی کرمان پیش ما.بخدا از صمیم قلب میگم بهمون خوش میگذره ها
مامان ناهید
پاسخ
ممنون عزیزم شما خیلی لطف دارید کاش میشد یکی از دوستای نی نی وبلاگم هم کرمان هست امسال عید اومده بودن خونمون می خواستم به همسری بگم بریم که دیگه نشد بهش بگم به خاطر گرفتاریهاش ممنون اگه اومدیم که حتما زیارتتون می کنیم قربون مهربونیت برم عزیزم
مامان سوده
24 شهریور 93 1:20
ناهید جان نظرات دوستان رو خوندم گویا میخواهی پسرتو از پوشک بگیریمگه از شیر گرفتیش؟؟؟اولا:هر دوکارو به هیچ عنوان با هم انجام نده چون بچه از نظر روحی لطمه میبینه دوم اینکه بچه که تند تند شیر بخوره تند تند هم جیش میکنه و طبیعیه دیگه سوم پسرها رشدشون و کارهاشون نسبت به دختر ها عقب تر هست چهارم بچه هر وقت وقتش باشه اعلام امادگی و همکاری میکنه باهات .بخدا امیر مهدی رتو همه کاری اذیتم کرد الا از پوشک گرفتن چون مثل غذا خوردن و کارهای دیگه اصرارش نکردم اصولا هرکاری اصرار کنی نتیجه عکس میده اگه بچه رو دعوا کنی یا بفهمه عصبانی هستی محاله دیگه باهات همکاری کنه صبحهای زود ببرش دستشویی مایعات قبل خواب نده بهش در حین روز شلوار پاش کن و تند تند ببرش دستشویی و کتاب های مخصوص بچه ها من خریدم اسمش بود من لگن دارم شعر بود و اموزش جیش بچه وقتی رفت دستشویی براش بخون لگن شکل دار بخر بهش بگو اگه تو شلوارت جیش نکنی جایزه میدم بهت و به قولت هم عمل کن دقیقا این کارها برای امیر جواب داد و ظرف چهار پنج روز بچه رو از پوشک گرفتم...فرشها رو بعدا بده قالیشویی گرچه اگه دقیقا کارهایی که میگم انجام بدی محاله باهات همکاری نکنه هر وقت جیش کرد تو شلوارش دعواش نکن در عوض بگو دیگه جایزه نمیدم بهت و بگو واییی تا کسی متوجه نشده بریم شلوارتو عوض کنم!اینجوری متوجه کار بدش میشه.اول هر نیم ساعت بعد هر یک ساعت و بعد هر دو سه ساعت بایذ ببریش دستشویی...بذار تو دستشویی اب بازی کنه تا علاقه مند بشه
مامان ناهید
پاسخ
سوده جون ممنون که وقت گذاشتید عزیزم من هرکاری کردم موفق نشدم از شیر بگیرمش تویه پست جریانشو گفتم باباش هم باهام همکاری نکرد چون گفت من طاقت گریه بچه را ندارم روم حساب نکنه یه بار تا صبح گریه کرد خوابش نبرد بقیه را هم نذاشت بخوابه این بود که گفتم حوصله ندارم بچه اینقدر گریه کنه وپوشک گیری را شروع کردم کاش نکرده بودم ولی تا حدودی با من همکاری می کنه در ضمن اینکه عاشق حمام وآب بازی هست تا گفتم جیش می دوه هروقت هم بردم جیششو کرده ولی نمی دونم چرا بعضی روزها 5 دقیقه به 5 دقیقه مثانه ش پر میشه وخونه رو نجس می کنه یعنی اونروز دیگه باید هر 5 دقیقه یکبار ببرم ولی با جیش شماره 2 مشکل دارم وبهم نمیگه هنوزم که حرف نمیزنه احساس می کنم زیاد تشخیص جایزه گرفتن را نداشته باشه در مورد جیش شماره2 سعی می کنم این موردی که گفتید(جایزه دادن )راانجام بدم ببینم درک می کن چون نمی تونه حرف بزنه باهاش مشکل دارم البته بعضی وقتها شلوارشو خودش در میاره ومیگه جی جی وقتی می برم کارشو هم می کنه ممنون سوده جون که راهنماییم کردید
مامان سوده
24 شهریور 93 3:30
ناهید جان امیر هم مدتی تو شلوارش پی پی میکرد اما صبوری کردم و بالاخره اونو هم یاد گرفت فقط بگم بچه باید امادگیشو داشته باشه ادمها متفاوتند عزیزم.بعدش هم من چون اغلب اوقات امیر بهم چسبیده بود منم تو اشپزخانه بودم اگه خرابکاری هم میشد کف اشپزخانه میشد و راحت شسته میشد ...
مامان ناهید
پاسخ
سوده جون منم سعی می کنم صبوری کنم خدارا شکر دو سه روزی هست اصلآ کارخرابی نکرده اینو با ترس ولرز گفتم چون همینکه میام تعریفشو بدم تلافی این چند مدت را تو یک چشم بهم زدن سرم خالی می کنهممنون گلم از راهنماییتون
مامان سوده
24 شهریور 93 3:48
خصوصی
مامان ناهید
پاسخ
چشم عزیزم
مهسا خانوم
24 شهریور 93 10:16
ای خاله کلک. پس میخوای به بهانه ی فاطمه بری ددری. اره؟؟؟؟؟!!!!! به به چشمم روشن. راستی جواب هیکدوم از اون سوالاتم رو ندادیناااااااااا خوب دیگههههههه.امیدوارم توی این پروژه موفق بشین. ولی بعید میدونم ما بتونییم پروژه ی ایلیا رو به اتمام برسونیم. کار خرابی نمیکنه.هروقت احساس دستشویی میکنه زودی میگه دیش ولی خوب مشکل این است که دستشویی نمیکنه.بیش از 10 بار میبریمش ولی انگار نه انگار.هه دلیلشو فهمیدم به اتمام رسوندن پروژه ی ایلیا ومحمد توسط گرام الکاتبین حل میشه.این کارا از ما بر نمیاد
مامان ناهید
پاسخ
مهسا جون بازم شرمنده راستش من پیش همه دوستان گلم شرمنده شدم ایلیا هم حتما به حمام وآب بازی علاقه زیادی داره وبه این بهانه کلک می زنه فداش بشم مهسا جون مثل من نا امید نشید من که یک نفرم ولی حتما شما چند نفرید وایلیا برا خوش جایگاه قرص ومحکمی پیدا کرده
سحر
24 شهریور 93 10:18
سلام ناهید جون،خوبی؟ کوچولوها خوبند؟ پس درگیر پروژه خطیر پوشک گیرون هستی گلم. موفق باشی. ولی فکر کنم یه کم زود شروع کردی، هم خودت و هم محمدرضا جون اذیت میشید ولی به هر حال امیدوارم پروژه رو با موفقیت پشت سر بگذاری.
مامان ناهید
پاسخ
سلام سحر جون اره اساسی درگیریم اره یه کم زود بود ولی حالا که شروع کردم به خودم قول دادم تا آخرش باید این راه رو برم ممنون گلم ببخشید من وقت نشد بیام بهتون سر بزنم
مامانی ماهان جون
24 شهریور 93 11:18
یه سلاااااااااااااااااااااام دبش و شیرین همانند لیوان شربت وبتون
مامان ناهید
پاسخ
سلام گلم خوبید سلام به شیرینی خودتون
مامانی ماهان جون
24 شهریور 93 11:19
قربونت برم ناهیدم که مث خودمی کلکککککککککککککککککک..میخوای یه شهریه بدی و دو نفری بشینین سر کلاس دیگه نه ه ه ؟؟؟!!
مامان ناهید
پاسخ
اگه بشد که عالی بود حالا ما سرمونو زیر می ندازیم می ریم ولی این مربی که من میشناسم تا جیبمون خال نکنه دست بردار نیست باور کن حرف کلاس رو که زدیم شبش تو خوابم اومد یه خواب بد روی زانوی همسری لمبیده بود اونم مجرد تشریف داره بد جوری مخمو مغلوب کرده گفتم تعبیرش اینه که کلی باید ازم پول بگیره
مامانی ماهان جون
24 شهریور 93 11:20
خخخخخخخخخخخخ سایز 38 آیسانی همچین تو چشه الااااااااااااااااااااااانننننننننننننننننننننن
مامان ناهید
پاسخ
اره عزیزم کلاست منو کشته چشم نخوری ایشالله
مامانی ماهان جون
24 شهریور 93 11:20
ممنون گلم از شربت و میوه..همیشه بیایم وب شماااااااااا
مامان ناهید
پاسخ
خواهش می کنم قدمت برروی چشم ایشالله روزی برسه واقعی ازت پذیرایی کنم
مامانی ماهان جون
24 شهریور 93 11:22
ناهیدی جی جی که خوبه ماهان میخواس بگه دسشویی دارم میگفت اندو بادی..حالا فک کن ببین دسشویی تا اندوبادی چقد فرق داره
مامان ناهید
پاسخ
اندوبادی چه اصطلاح جالبی بچه فکر کنم ترکی وفارسی را قاطی کرده از وقتی این اصطلاح اندوبادی رو خوندم همش دارم فکر می کنم ماهانی چی تو ذهنش می گذشته که به زبون می آورده( اندک بادی، یا زود مثل باد تموم بشه بره حوصله ندارم)........آیسان این یه پست مخصوص میخواد در موردش بحث وگفتگو کنیم بد جوری تو مخ من داره مور مور می کنه خخخخخخخخخخ
مامانی ماهان جون
24 شهریور 93 11:23
ناهیدی جونم محمد رضا بزرگ شد شک نکن بخاطر این پستهای خرابکارانش میاد کل وبو کن فیکون میکنه
مامان ناهید
پاسخ
یعنی آیسانی همه پستهارا چهار قفله می کنم تا این فکر به ذهنش نزنه تمام شب تا صبح بیدار موندم با چشم نیمه بازم 200 بار سرم رو کیبورد خورده وباز پاشدم ادامه دادم حالا به این آسونی می دم کن فیکون کنه عمرآ خوب که گفتی عزیزم حواسمو جمع کنم یه وقت کلیدِ قفل وبمو دستش ندم
مامانی ماهان جون
24 شهریور 93 11:25
ای خدای من...اینکه محمد رضا به دیس بزرگه میگه بابایی داشتم فک میکردم کجای دیس به شوشوت شبیهه
مامان ناهید
پاسخ
نه جانم شکمش پرازکلک وحیله هست هوای بابایی رو داره لقمه گنده براش میگیره
مامانی ماهان جون
24 شهریور 93 11:25
مام دوستون داریم مراقب خودتون باشین..فعلااااااااااااا
مامان ناهید
پاسخ
ممنون عزیزم ما بیشتر شما هم مواظب خودتون باشید ماهانی را ببوسید
مامان النا
24 شهریور 93 11:58
من ادامه مطلب رو ندیده بودم یا شما بعدآ گذاشتید؟ تو کار پوشک گیریتون هم موفق باشید. من برای النا توی دو سال و 2-3 ماهگی اینکارو کردم. خیـــــــــــــــــــــــــــــــلی راحت بود.یعنی حتی یکبار هم فرش من نجس نشد.اصلآ لازم نبود که هر 20 دقیقه ببرمش.خودش به محض اینکه دستشوییش میگرفت زودی میگفت. منظورم اینه که هر چقدر که بزرگتر میشن , از پوشک گرفتنشون راحت تر میشه. زیاد به خودتون سختی ندید.هر بچه ای این مراحل رو داره. زیاد خودتونو اذیت نکنید. بازم میگم " موفق باشید خانومی" ببخشید خیلی پرحرفی کردم.
مامان ناهید
پاسخ
نه عزیزم ادامه مطلب داشت شما متوجه نشدید ممنون از توجه تون منم الان موافقم باهات که اگه نخوام زیاد خسته بشم وخونه م نجس نشه بزرگتر بود بهتر بود ولی الان دیگه داره عادت میکنه وحیفم میاد این همه اذیت شدم دوباره بی خیالش بشم بازم صبوری می کنیم تا ببینیم آخرش چی مشه ممنونم دوست خوبم وممنون از دلداریتون فداتون بشم دوست جونیای خودم
مامان کیانا و صدرا
24 شهریور 93 12:36
سلام خواهر جونمعزیزم میدونم شاید بزرگتر میشد بهتر بود ولی بالاخره که مجبور بودی شروع کنی...در کل پسرها سخت ترند برای من که اینطوری بود ولی صبرتو ببر بالا و چشمتو ببند و بگو ایشا...آذر میدم همه ی فرشها رو بیرون بشورنناامید نشو و روی پروژه به کمک فاطمه جون متمرکز شو و ادامه بدهباور کن من هنوز که هنوزه باید صدرا رو با این که از شدت جیش در حال انفجاره با اجبار ببرم دستشوییآرزو به دلم مونده که خودش بگه جیش دارممگه چه جور بشه و یه قطره ای تو لباسش بریزه که بدو بدو کنه سمت دستشویی و منو صدا بزنهخلاصه خواهر اینارو گفتم که بدونی همه ی بچه ها یه جوری سر این قضیه گند میزنن به اعصاب مامانهاپس بدون تنها نیستی و بی خیال نجسی شو
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم راستش زمان فاطمه چون کوچکتر بود حدود یک سال و5 ماه خیلی اذیت شدم چون 7 ماه طول کشید ولی تجربه نداشتم وچون خودش تنها بود وکارام هم کمتر بودفکر می کنم اینقدر خسته نشدم ولی الان حوصله اونموقع را ندارم کارام هم بیشتر ومسؤلیتم بیشتر شده وگرنه محمد رضا تا بهش میگم بریم جیش جلوتر از خودم تو حمامه وکارشو هم می کنه الان بزنم به تخته بهتر شده اگه فردا بلند نشم سنگ رو یخم کنهاره عزیزم فاطمه هم الان نزدیک به 5 ساله شه خودشو میگیره روزی چندبار باید بهش بگم برو دستشویی آخرش هم یا شلوارشو نجس می کنه یا خودشو به زور به سنک میرسونه و کف دستشویی را نجس می کنه خواهر جان من از دو طرف دارم میکشم ممنون از دلداریتون اگه شما ها نبودید من سرپا نبودم گلم
ایدا
24 شهریور 93 13:21
آرزوتوازخدابخواه،بعدآیه زیروبخون:بسم الله الرحمن والرحیم لاحول ولاقوه الابالله العلی العظیم،این پیاموبه 9نفربفرست آرزوت برآورده میشه،باور نمیکردم واقعاقبول شداگه پاک کنی ونفرستی خداآرزوتوقبول نمیکنه ساعتتونگاه کن ببین 9دقیقه بعد1اتفاق خوشحالت میکنه!
مامان کیانا و صدرا
24 شهریور 93 17:14
خواهر دارم باهات میچتم
مامان ناهید
پاسخ
اومدم گلم
مامانه ملیکا و محمد اریان
24 شهریور 93 17:38
سلام دوسته خوبم حتما موفق می شی چایی داره چشمک می زنه منم هوسم شد
مامان ناهید
پاسخ
سلام فدات بشم ممنون ....آخی لازم شد اسم شربت را بنویسم چون بکی میگه شربت ویمتو شما هم میگید چایی این شربت گل سرخ هست عزیزم
مهسا خانوم
24 شهریور 93 19:23
سلام خاله ناهید جون. این وبم پر از شکلکه. دوس داشتی بیا. من برای راحتی خودم ساختمش.شماهم دومس داشتی استفاده کنن
مامان ناهید
پاسخ
چشم چه جالب میام یه پیشنهاد برات دارم
مامان کیانا و صدرا
24 شهریور 93 20:35
خواهر سلام و شرمنده که عصر نتونستم چتو ادامه بدم.مهمون اومد و مجبور شدم آف بشم.قربونت و شبت خوش
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم اشکالی نداره حالا وقت زیاد زنده باشید گلم ....منم چون هوا کمی خنکتر شده امروز عصر تمام حیاط را آب وجارو کردم اتاقهارا مرتب کردم شب هم کلی مهمان داشتیم الان هم خسته وکوفته اومدم با کامنتهای شما رفع خستگی کنم عاشقتونم
فایضه مامانه عسل
24 شهریور 93 22:36
ایشالله تو این پروژه هم موفق میشی فقط باید یکمی حوصله کنی ایشالله که درست میشه .... ببوس گلاتووو
مامان ناهید
پاسخ
ممنون فایضه جونم انشالله با راهنمایی شما دوستان خوبم رو به موفقیتیم
مریم طلایی
24 شهریور 93 23:11
سلام ناهید عزیزم چه شربت ویمتوی خوشمزه ای از ظاهرش می دونم چه طعمی داره
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم خوبید چقدر تو فکرت بودم نوش جونتون ولی این شربت گل سرخ هست شربت مورد علاقه خودم
مریم طلایی
24 شهریور 93 23:11
محمد رضا کوچولو سینی از این بزرگ تر نبود
مامان ناهید
پاسخ
نه خاله جون همین هم کفایت می کنه
مهسا خانوم
25 شهریور 93 10:26
سلام خاله جون. چرا که نه؟؟؟؟؟؟؟؟ راستی میتونم هر شکلکی که خواستم رو بزارم ؟؟؟؟؟؟ مثلا دخترونه ،پسرونه، خوردنی، نی نی ؟؟؟؟؟؟؟ ممنونم از اعتمادتون
مامان ناهید
پاسخ
سلام مهسا جون آره میشه گذاشت ولی مورد قبول سایت باشه یعنی غیر اخلاقی نباشه اگه برید وب را ببینید میشه فهمید بیشتر چه شکلکهایی می ذارم عزیزم باید دقت کنید تو شکلکهایی که کپی می کنید ومی ذارید هرکدومشون به نظرتون زشت وخشن وخارج از مقررات سایت بود حذفش کنید چون مدیریت اگه دید معطل نمیکنه وب را مسدود می کنه باید خیلی دقت کرد بعد از سایتهای معتبر کپی پیس بشه تا مثل اون پستهای من نپره انشاللهبتونیم در کنار هم روزهای خوبی داشته باشیم راستش اگه آپ کنید بازدید کنده زیاد داره ولی اگه بخواید برات نظر بذارن باید خودت به وبها سر بزنید و دعوتشون کنید وبگید برات نظر بذارن چون من برام فرقی نمی کرد که کسی کامنت بذاره یا نه فقط برای استفاده خودم ودیگران گذاشته بودم این دیگه بستگی به فعالیت خودت داره عزیزم فقط برام ایمیلتو بذار تا وارد کنم که بتونم وب گروهی تشکیل بدم
اقازاده
25 شهریور 93 11:17
ابجی جونم پس کو نظر مننننننننننننننن به جان خودم روز اول برات نظر گذاشتم اماالان اومدم دیدم نیس.بهر حال خسته نباشی هم از پروزه شیر گرفتن هم نرفتن مسافرت اما من در خدمتم بیاین یه سر کرمان راا هم ببینید بد نمیگذره
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم هرچی کامنت بود من تایید کردم دیگه تایید نشده نیست گلم مطمئنی نبود؟میرم می بینم عزیزم ممنون از لطفتونممنون خدیجه جون خیلی دلم می خواست بیام ولی تا مهر سفارش فرم مدرسه دارم بعدش هم که همسری گرفتار هست انشالله یه فرصت مناسبتر قربون محبتت عزیزم
مامان اعظم
25 شهریور 93 19:53
سلام عزیزم میگم ناهید جون این بازی سوزنی هوشی رو از کجای بوشهر و کدوم فروشگاه گرفتی. چند وقته دنبالشم پیداش نمی کنم. فروشگاه بافرزندان و چند جای دیگه گشتم اما نداشت. ممنون میشم آدرس بدی تا برم بگیرم آخه فاطمه خیلی ازش خوشش میاد و تو مهدشون قبلا داشتند.
مامان ناهید
پاسخ
سلام اعظم جون خوبید؟ راستش من از خود بوشهر نگرفتم از برازجان گرفتم آدرسش هم اینه روبه روی فلکه شهرداری دست راست فروشگاه با فرزندان هست که فقط وسایل هوشی داره کنار یک نوشت افزاراونجا گرفتم فدای فاطمه جون بشم عزیزم اگه گیر نیاوردید خبر بده اگه وقت کردم زود میرم برازجان براش می گیرم ادرس بده برات پست می کنم
مهسا خانوم
25 شهریور 93 21:28
سلام. باباااااااااا یعنی من غیر اخلاقی میزارم؟ نه بابا خیال جمع باشین.شکلکام خوب هستن. اینم ایمیلم
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم نه جانم منظورم این نبود نه شما غیر اخلاقی می ذارید بعضی از شکلکها توشون یه شکلکهایی هست که باید از بینشون حذف کرد خودم بارها همه را با هم که کپی پیس کردم ندیدم بعد متوجه شدم زود ویرایش وحذفش کردم مثلآ دیدیم یه نی نی سرپایی داره جیش می کنهیا برهنه هست یا چیزهایی مشابه میگم که حواست به این جور شکلکها باش اگه دیدی حذفشون کنممنون از ایمیل برات رمز وکاربری را خصوصی می ذارم
مهسا خانوم
25 شهریور 93 21:46
ادرس وبو میدین خاله جون؟میخوام برم ببینمش
مامان ناهید
پاسخ
این ادرسش گلم http://mohamadreza91.niniweblog.com/
مامان الهام
25 شهریور 93 22:09
___‡8‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡†8¶¶¶8‡‡†††††††††††††††††† ___†‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡†‡¶¶¶8‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡† ____‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡¶¶¶8‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡888‡‡‡‡‡‡ ____‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡8¶¶¶8‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡ _____†‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡8‡‡‡88‡‡‡‡‡88‡‡‡‡‡‡¶¶¶¶¶¶¶8‡† ____††‡‡‡88888‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡88‡8888‡‡8¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶8††† ____‡¶¶¶¶¶¶¶888‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡888¶¶¶8¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶8‡††† ___†¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶8‡‡‡‡‡†††‡‡‡88¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶8¶¶‡‡†‡†††† ____8¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶8‡‡‡†††††††‡88¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶8‡‡‡†††††† ____†¶¶888888¶¶¶¶8††††††††††‡‡‡‡†888‡‡‡‡‡‡†‡†††††††† _____‡¶8888888¶¶¶¶†††††††††‡††††‡†‡‡‡†‡†††††††‡††††† _______¶¶¶888¶¶¶¶¶‡††††††‡†††††††††††††††††††††††††† ________¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶‡††††††††††††††††‡‡‡‡††††††††††††† _________¶¶¶¶¶¶¶¶8‡‡‡‡‡††††††††††††‡‡‡‡‡‡††††††††††† __________8¶¶¶¶88‡†††††‡‡‡†††††††††‡‡‡‡‡‡††††††††††† ___________¶¶¶8‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡††††††††‡‡‡‡‡‡‡‡†††††††††† ___________‡‡‡‡‡‡††‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡†‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡†††‡†† ___________‡††‡‡‡†‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡†‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡†††† ___________‡†‡‡‡‡†‡‡‡††††‡‡†††‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡††† ___________‡‡‡‡‡‡8‡8‡8¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶8‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡†† ___________‡‡‡8888¶8¶¶‡¶¶¶‡†‡88‡‡†††‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡ ___________‡88888¶¶¶¶¶¶¶¶88‡‡‡‡††‡†‡‡††‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡ ___________‡8¶88¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶8‡‡†††‡††‡††‡‡††8¶88‡‡‡‡‡ ____________‡¶¶8¶¶¶¶¶¶¶¶¶8‡‡‡†††‡†††††††††‡‡‡¶¶¶88‡‡ _____________†¶¶¶¶¶¶¶¶¶‡‡‡†‡8¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶†‡‡‡‡ _______________¶¶¶¶¶¶¶¶‡¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶888‡††8‡88†††‡‡‡‡ ________________†¶¶¶¶¶8¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶‡‡††‡‡88‡‡‡†‡‡‡‡‡‡‡ ___________________¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶‡8888‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡ ____________________‡¶¶¶¶¶¶†8‡‡88‡8888888‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡ _____________________†8¶¶¶¶88888¶¶¶¶¶¶¶8‡‡‡‡‡‡‡‡‡††† ______________________†‡¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶888‡‡‡‡‡‡‡8888
مامان ناهید
پاسخ
قلب]
بابا و مامان
26 شهریور 93 7:37
الاهی عزیز دلم خسته نباشی ای شیطون بلا مامان و اذیت می کنی عزیزم من تازه تونستم موفق بشم یه دوسه روزی اذیت داشت بعد کمکم کم درست شد و یاد گرفت
مامان ناهید
پاسخ
سلام عزیزم خوبید ؟ بازم منو شرمنده کردید خدارا شکر که پارسا جون دیگه راه افتاده ومامان مهربونشو دیگه اذیت نمی کنه خدارا شکر محمد رضا هم کمی بهتر شده یعنی کنترل ادرارش بهتر شده منم بازم چون می ترسم خودشو خیس کنه زود به زود ی برم دستشویی ولی خیلی کم پیش میاد بگه جیش دارم
بابا و مامان
26 شهریور 93 7:47
کاری که من می کردم لحظه لحظه ازش می پرسیدم دقیقا وقتی حواسم پرت میشد خرابکاریش و می کرد به توصیه اطرافیان اب سرد خیار هندونه بهش نمی دادم تا دو سه روز اول بعدم خیلی کم و بلاقاصله می بردمش دستشوئی اما خدا را شکر پارسا هم خوب همکاری کرد حتی بهتر از یاسمن وقتی که یاسمن و می خواستنم از پوشک بگیرم خیلی خرابکاری کرد اما پارسا سه بار این کار و کرد البته شاید کوچکتربود و یاسمن و می دید می ره اونم یاد گرفت یه کار دیگه که کردم پارسا شکلات خیلی دوست داره زیاد خریدم و بهش می گفتم اگه بری دستشوئی بیای خونه و شلوارت و کثیف نکنی یه دونه جایزه داری به عشق اون می رفت برا یاسمن هم برا یاد گیریش از ماه و ستاره استفاده کردم دستشوئی پر از برچسبهای ماه و ستارست خلاصه اینکه عزیزم خستگی داره اما وقتی یاد می گیره لذت بخش میشه پارسا اولش که گفت مامان دیس دالم من کلی ذوق زده بودم اگر چه بعد از اونم خرابکاری کرد اما بلاخره تمومشد عزیز دلمم یاد می گیره غصه نخور مامان جون ایشالاه به زودی یاد بگیره شما مامان عزیز و گلم رتحت بشید راستی من این جا پیام گذاشتم اما نمی دونم چرا نیومده شاید به همون علت خرابی مرورگرم بوده که خدا را شکر موضوع حل شددوستتون دارم خیلی زیاد راستی یاسمن هم کمکم کرد و اونم به داداشش یاد اوری می کرد بره دستشوئی همچنین به من که مامان الان داداش وقت دستشوئیشه
مامان ناهید
پاسخ
آفرین به مامان مهربون وبا حوصله وبا سلیقه منم از تجربیاتتون استفاده می کنم ممنون عزیزم که برا منم یادآوری کردیدولی نمی دونم محمد رضا درک وتشخیص جایزه گرفتن را داشته باشه چون هنوز حرف نمی زنه وهمش مشغول بازی کردن هست فدات بشم ممنون از دلداریت وحضور همیشگیتعزیزم هرچی کامنت بود من تایید کردم دیگه ندیدم
بابا و مامان
26 شهریور 93 7:49
بعدم فدای این پسری شیطون بلا بشم که استاد شیطونی و خرابکاریه
مامان ناهید
پاسخ
خدانکنه خاله جونم
بابا و مامان
26 شهریور 93 9:23
عزیزم ببین محمد رضا جون چی خیلی دوست داره با اون تشویقش کن راستی ابروم رفت چقد غلط املای موج می زنه تو کامنتهای قبلی
مامان ناهید
پاسخ
راستش هرچی تشویق وجایزه میدم احساس می کنم متوجه نیست هرچی بهش میگم میگه آله(اره) ولی انگار یادش میره امروزم یه کار بد کرد ولی خدارا شکر رو فرش نبودعزیزم من سعی می کنم غلطهارا بگیرم حتمآ خودم هم متوجه نشدم منم چون تند می نویسم همش غلط میشه
مهسا خانوم
26 شهریور 93 11:00
وایییییییییی خاله جون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شما که کپی پیست کردن رو قفل کردی؟؟؟؟؟؟؟ اینجوری هیچکی نمیتونه کپی کنه واز شکلک ها استفاده کنه راستی چرا شکلک ها اینقده بزرگن؟؟؟؟؟؟؟؟ اصلا هرکار میکردم بالا نمیومدن.شکلک باید کوچولو باشه برای وسط متن.حالا نام کاربری و.... .رو بهم میدین؟
مامان ناهید
پاسخ
مهسا جان کپی پیس میشه کرد ولی تک تک ...عزیزم نمی خوای که همه شکلکهارا باهم بذاری تو متن که یکی یکی می زاری .......یعد هم اینکه میگی شکلکها بزرگن باید کوچک باشن چرا حتمآ باید کوچک باشن این سلیقه ای هست وهرکی دوست داره کوچ وبزرگ انتخاب می کنه این وب هم کوچک داره وهم بزرگ باید همه جور شکلک باشه اونهایی که همشون مثل همن عزیزم شکلک نیز نمایش ادرس اون سایتی هست که من ازش شکلک برداشتم مدت زمان تمدیدش گذشته این شکلی شده باید جایگزین بشن نکنه با اینها هستی که میگی بزرگن حالا من سلیقه م اینه اگه مایلید ودوست دارید با من همکاری کنید من خوشحال میشم در ضمن من هنوز وقت نکردم ایمیل وکاربری برات بسازم هروقت ساختم تقدیمت می کنم ........خوب اول بگو با این شرایط راضی هستی
مهسا خانوم
26 شهریور 93 17:31
سلام خاله.من مجددا وبلاگه رفتم.ولی یکی یکی هم نمیشه کپی کرد. اره با این شرایط موافقم .ولی اگه میخواین من شکلک های بزرگ رو اپلود میکنم بعد دوباره میزارم؟ راستی هرکار کردم نام کاربری رمز عبور ادرس وبلاگ رو قبولش نمیکرد. دوباره بفرستین ولی توی وب جدیدم بزارین اخه من داخل اون وب قدیمیه نمیشم امروزم اتفاقی رفتم توش.بعد نظرا رو دیدم.
مامان ناهید
پاسخ
چرا من خودم همین کارو می کنم عزیزم رو شکلک مورد نظرت راست کلیک کن بعد کپی یا رونوشتن از تصویر را بزن کپی میشه هر کاری خواستی آزادی فقط شکلکهای به درد به خور باشن من خودم هم زیاد از شکلکهای بزرگ خوشم نمیاد ونمی دونم منظورتون با کدوم شکلکهاست که میگی بزرگن چرا درست برات فرستادم باید بری رو گزینه ورود کاربران بالای صفحه هست کلیک کنی بعد سمت چپ پایین تر گزینه وبلاگ گروهی را کلیک کن اونجا وارد کنی میره عزیزم من خودم امتهان کردممهسا جان می خواستم اینکارو کنم ولی کپی پیس تو وبلاگ جدیدت انجام نمیشه منم حوصله ندارم اینقدر اینجا نوشتم دوباره اونجه هم بنویسم ببخش گلم فعلآ مارا تحمل کن
مامان امیرصدرا
30 شهریور 93 16:15
اخ جون شربت کم کم یاد میگیره که دستشویی کنه این بچه ها تا ساکت هستند یک کاری انجام میدن
مامان ناهید
پاسخ
انشالله ولی الان دوباره اسهال گرفته نمی دونم چرا هرچندوقت یکبار باید اسهال بگیره میگن شاید به خاطر دندون باشه
زهرا
4 مهر 93 2:01
چه شربتی منم هوس کردم شربت گل سرخ چه جوری تهیه میشه؟؟؟؟؟؟؟؟ منم خیلی چاق شدم مایل بودین به منم سر بزنید
مامان ناهید
پاسخ
سلام زهرا جان خوبید ؟ عزیزم شربت گل سرخ آماده تو بازار هست نثل بقیه شربتها درست میشه چشم حتمآ بهتون سر می زنم