تولد تولد تولدم مبارک
سلاااااااام به دوستان گلم خوبید خوشید سلامتید ؟
بالاخره بعد یک ماه که اومدیم نتونستیم یه آپ داشته باشیم
هروقت اومدیم آپ کنیم نت خود به خود قطع میشد وهی مسؤل کافی نت میومد
درست می کرد وباز دوباره هموان آش وهمان کاسه
تا بالاخره الان گفتم یه پست بذارم تا دوباره نت نپریده نمی دونم پیشگامان چرا به این
موضوع رسیدگی نمی کنن با هزار بدبختی باید نت رو دست بگیریم تازه این مدلی شده
که به خاطر ظرفیت زیاد وسرعت کم هست
خلاصه هیچ کدم از شما دوست جونیااااااااااا از ذهنم پاک نمیشدید چقدر دیشب درمورد
تک تک شما نوشتم همه مطالبا پرید به خاطر قطع نت
از همه دوستان خوبم ممنونم که منو فراموش نکردن ودر نبودمون بهمون سر زدند واز اینکه
دوستان رو نگران کردم عذر می خوام
دوستتون دارم
از دوستانی که هنوز وقت نشده بیاو بهشون سر بزنم معذرت می خوام به
زودی میام پیشتون
خوب می رسیم به اینکه بالاخره تولدمن هم رسید
راستش خودم اصلآ یادم نبود تا اینکه 14 خرداد بود وقتی جناب همسری گفت امروز
سالگرد امام خمینی (ره) هست وتعطیل فردا هم قیام خونین خرمشهر بازم تعطیل
گفتم راستییییییییییییییی حالا بگو یه مناسبت دیگش چیه گفت انتخاب آقای خامنه ای
برا رهبری گفتم دیگه ................... برا اینکه خودشو به یه راه دیگه بزنه هی پشت سر هم
مناسبتها اختراع می کرد دید من دست بردار نیستم گفت ...... خخخخخخخخخخخخ
اینجا یه کم خصوصی هست واز گفتنش معذورم نمی دونید چقدر خندیدم
واما بحث کادو رو که در پیش گرفتیم آیسان جون وخدیجه جون در جریان هستن که مدتی
هست گوشی بنده دچار نقص فنی شده ومن همچنان اقدام به درست کردنش نبودم
گوشیمو دوست دارم ولی دوست داشتم یه گوشی با صفحه بزرگتر داشته باشم
که آقا خودشو اززیرش در کرد وقرار برآن شد که یه گوشی ساده فعلآ برام بخره وکادو
تولدم باشه ولی من زیربارش نرفتم واین شد که بی خیال کادو مادو شد
ولی دیروز که تولدم بود فاطمه قربونش برم وقتی فهمید تولدمه رفت یه الماس تزئینی
که رو موگیرش بود کند وبه من هدیه داد نمی دونید چقدر منو خوشحال کرد وبا اون
گلهایی که رفته بوداز تو حیاط چیده بودوبه من تقدیم کردوااااااااای اون روز خدارا
بابت بودنش شکر کردم وتو آغوش گرفتمش وبوسیدمش
بعدبرگشت بهم میگه مامان بهم پول میدی برم برات کادو بخرم
باباش یه سر اومد خونه دیدم رفت اون گل ونگین الماسی که بهم داده بود به باباش نشون
داد بعد یواشکی درِگوشش می گفت بابا برو برا مامانم کادو بخر بعد بده به من بدم به مامانم
اگه هم خودت یه کادو از طرف خودت بگیری هم بد نیست باباش مونده بود چی بگه فکر
میکرد من بهش گفتم وقتی ازش سوال کرد اینهارو کی بهت یاد داده فاطمه که فداش بشم
جواب داد خودم بلدم خودم از خودم یاد گرفتم منم متعجب شدم با این همه زیرکی و
باهوشیش گفتم اقااااااااااااا فاطمه ،فاطمه هست دست کم گرفتیش مگه بارها شاهد
این همه هوش وزکاوتش نبودی
اصلآ یه بار من وآقای همسری یه بحث وبعد هم ناراحتی که به گفته مامان مهنا جون همون
نمک زندگیه همین فاطمه بود که مارودوباره عاشق هم کرد بااینکه تو بحث پیش ما نبود و
فقط از رفتار من اینو حس کرد باورم نشد که یه دختر 4 ساله بتونه رابطه بین دونفر اونم من
وجناب همسری رو یک شبه چنان خوب کنه که فکر نکنم خودمون بتونستیم الهی از چشم
بددورت کنه با زندگی جورت کنه
خوب دیگه دست از سر بابایی برنداشت تا اینکه دوتایی رفتن تو اتاق با هم پچ پچ کردن وبعد
هم رفتن بیرون وقتی فاطمه برگشت که باباییش رفته بوددیدم یه چیزی پشت سرش قایم کرده
اومد پیشم ویه پاکت روبه طرفم دراز کرد وگفت مامان تولدت مبارک این پاکت پول از طرف من
وبابایی به شما ..................
چقدر خوشبختم من با وجود شما دختر گلم،
وجود شما وبابایی وداداشی برام یه دنیا می ارزه الهی همیشه درکنارم باشید تا این حس
زیبای خوشبختی رودر همه لحظات به همراه داشته باشم
خوب دیگههههههههههههههه
تولد تولد تولدم مبارک
کسی برا من تولد نگرفت مجبوریم خودمون بیایم وبین دوستان مجازی نازم
تولد بگیریم
واینم کیک تولدم بفرمایید
اینم شیرینی خودم درست کردمااااا
اینم بستنی
این گلها هم تقدیم به شما دوست جونیااااااااااام
بعد نوشت :اینم هدیه مریم طلایی دوست خوب وهمشهری خوبم به من
مریم جونم ممنون خیلی خوشگله
به خاطر بسپاریم که ،
همراهی خدا با انسان مثل نفس کشیدن است ؛
آرام، بی صدا، همیشگی ...
این هدیه هم از طرف دوست خوب ونازنینم مامان یاسمن جون
و پارسا جون ممنونم گلم دستتون درد نکنه خیلی زیباست
اینم هیه تولدم از طرف مامان کیانا جون وصدرا جون عزیزم دستت درد نکنه
اینم هدیه دوست خوبم آیسان گلم ممنون عزیزم