سلام عشقهای زمینی
عشق های زمینی من سلام
شکوفه های اقاقیای من سلام
لحظه ها که با شما سپری می شود انگار رویایی بیش
نیست رویایی که بیم آن دارم که تمام شود
ولی درنزدخدای مهربان چیزی جز حقیقت نیست خدای
مهربانم دوستت دارم وممنونم سپاست که خالقی بی همتا
داریم که هرچی به درگاهت شکر کنیم بازم کم است
قلب مامان وقتی حمام می کنی خیلی ذوق زده می شی
حالا هم که خودت دیگه می تونی تو وان بشینی وآب بازی
می کنی
مامانی ببین خیلی خوش می گذره
اینجا هم شکار لحظه ها
ای وای چی شد می خواستم آب رو بگیرم
اینم آبجی دستیار مامان تو حمام دادن به مامانم کمک می کنه
حالا هم می خواد موهامو سشوار کنه تو رو خدا یکی به دادم
برسه
به تلفن خیلی علاقه دارم می خوام شماره بگیرم ولی بذار ببینم
شماره کی رو بگیرم
حالا یه شماره می گیریم شماره هرکی شد
ولی همش میگه شماره مورد نظر در شبکه موجودنمی باشد چرااااااااااااااااااااااااااااا؟
اینم که تخم مرغ آب پز ،مامانم الان چند روزی هست که بهم میده
آخ جووووووووووووووووووووووون
چقدر خوشمزه بود
خودم که بخورم بیشتر بهم میچسبه
فاطمه خیلی نقاشی رو دوست داره اگه یه دفتر ومدادرنگی
بهش بدیددر عرض چند دقیقه همه برگ سفیدی تو دفترش یافت نمیشه
خوب مامانی منو گذاشته تو کشو کمدم که خیلی خوشم اومده
فدات بشم گل نازم خوشگلم عاشق آرایش کردنی هرروز
که میشه میگی مامان آرایشیتو بیار منو آرایش کن عروس کن
دیروز هم خودت رفتی لباس عروستو آوردی منم خوب تسلیم ..........به گفته خودت عروست کردم وگفتی مامان بریم تو حیاط
عکس بندازیم
واینم چندتا از اون عکسها
فدای ژست گرفتنت برم مامان جان
تقلید از عروس خانم ها
خدایا با این اداهات
بمیرم برات مامان جونی
عاشق این خنده هاتم
حالا دیگه عروس خانم داره خاک بازی می کنه فدای عروس
خانم خودم برم
ازت می پرسم دامادت کیه میگی داداش محمد رضا