خاطراتی دیگر در ماه رمضان😍
سلام به بچه های گل ونازنیم شب بعداز افطار اینقدر فشار بهم اومده بود سنگین وخسته لمیده بودم روی مبل ️ دیدم چنان غرق فیلم شدید که با توپ هم نمیشه تکونتون داد واین عکسها هم مدرک برای روزی که ببینید زمانی تلویزیون دنیاتون بوده ✍️ ارسال مطلب و عکس در وبلاگ سلام به بچه های گل ونازنیم شب بعداز افطار اینقدر فشار بهم اومده بود سنگین وخسته لمیده بودم روی مبل ️ دیدم چنان غرق فیلم شدید که با توپ هم نمیشه تکونتون داد واین عکسها هم مدرک برای روزی که ببینید زمانی تلویزیون دنیاتون بوده اینجاهم توگرمای ۵۰درجه ماه رمضان بود که با دایی وعمو یوسف رفتیم توی باغ تو یه جوی کوچولو وشما با پسرهای خاله ودایی کلی کیف کردید واقعا برای ماهم خوشایند بود ...