محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره
فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره
پیوند زندگی مشترکمونپیوند زندگی مشترکمون، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

پرنسس وشاهزاده کوچولو مسافران پاییز وزمستان

دوبار پستم پرید..............بیست وهفتمین ماهگرد پسر نازم

سلام دوستان خوب وهمیشه همراهم وسلام بچه های گلم الان اینقدر اعصابم خورد شده که دلم می خواد فریاد بزنم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چون امروز دوبار یه پست نوشتم چنان طولانی وبا احساسات بالا وهردوبار به جای ارسال دستم خورد به یه جایی که حتی خودم هم نمی دونم به چی خورد وحذف شد فکر کنم تاوان گناه امشبم بود خدایا منو ببخش خدایا اگه اینطور باشه ممنونم که مجازاتم این بود خدایا خواهش می کنم دیگه از گناه امشب من چشم پوشی کن وهمین مجازات برام مثل آخر دنیا بود کوچولوهای ناز من ،من باید به گناه امشبم اعتراف کنم امشب حال خرابی داشتم  خیلی بد...
26 بهمن 1393

( پست موقت)دوستان یه لحظه تشریف بیارید

سلام دوستان اگه میشه یه گوشی خوب در حد600 تا 700 تومان اگه سراغ داشتید بهم معرفی کنید اخه الان چندروزیه بی گوشیم کیفیت عکس وصداش خیلی برام مهمه وهمچنین برنامه هایی که می تونه بپذیره ممنونم   نظرات زیباتونو پست قبلی بذارید لطفآ چون این پست موقته دوستتون دارم قبل از هرچیز ممنونم دوستان خوبم لطفآ  اگه خودتون هم اطلاع چندانی نداشتید برام اطلاعاتی از نزدیکان کسب کنید ببخشیداااااااااا شرمنده این دستور نبود یه خواهش دوستانه بود راستی سامسونک s3 خوبه؟ ...
24 بهمن 1393

22 بهمن روزی به یاد ماندنی و حضورمان در راهپیمایی93

سلام به دوستان خوبمان جشن پیروزی برشما مبارک باشد 22 بهمن 22 بهمن 1357، خاطره ای است ماندگار در تاریخ اقتدار ملت ایران. روزی است که امت به رهبری امامشان طمع خوش پیروزی و استقلال را چشیدند؛ روز پیروزی خون بر شمشیر، روز رهایی ملت مسلمان ایران از چنگال استعمار، روز قدرت نمایی و اقتدار ایران و روز ذلت امریکا و اسرائیل. بنیانگذار جمهوری اسلامی............. شب 22 در این شب آبجی فاطمه بر خلاف هرشب زود تر از همیشه یعنی ساعت 8 گرفت خوابید من ومامانم از تعجب دهانمان باز مانده بود من هم هر چی تقلا کردم که ابجیمان بیدار شودکه با ...
23 بهمن 1393

شیرین زبونیهای پسر گلم

دیشب که جمعه شب بود آجی فاطمه داشت از بابایی می خواست که بریم خونه دوقلوها آخه عاشق دوقولوهای داییشه وقتی زنگ زدن به دایی عرض کردن که خونه نیستن این بود که بابا گفت خوب حالا کجا بریم یکدفعه  شمامحمد رضا گفتی مَیَـــــــــــــــــــــــــــــــم(مریم) حالا مریم کیه نمی دونیم از وقتی زبان باز کرده کلمه مریم تو دهنشه هردختری که ببینه اگه اسمشو ندونه صداش می زنه مَیَم(مریم) چند روز پیش محمد رضا مرد گُنده برای اولین بار یه جمله  با معنا گفتی: کاپشن بابایی تو اتاق خواب بود بابایی  هم رفته بود تو حیاط ماشینشو بشوره  من بهت نگفته بودم بابایی خونه هست  دویدی کاپشنو برداشتی وگفتی مامان کاپشن بابا نبرد با خودش...........
18 بهمن 1393

تولدت مبارک عشقم...........

چه لطیف است حس آغازی دوباره،و چه زیباست رسیدن دوباره به   روز زیبای آغاز تنفس…و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن!   و چه اندازه شیرین است امروز…   روز میلاد…روز تو!روزی که تو آغاز شدی و با آغاز تو من نیز آغاز شدم .     بفرمایید ادامه مطلب   هـنـوز هـم گـاهی   بی آنکـه بـخـواهَمْ... دلـتـَنـگـت میـشَـوَم...   دلـتـنـگِ بـودنَـتْ........   حـَتـی هـَمـان بــودنِ کمْ رنـگـت...   خـیـلی وقْـت بـود کـه دلـَم می خـواست بـگویـم...
16 بهمن 1393
3124 11 28 ادامه مطلب

ختم صلوات برا شفای یه نی نی 7 ماهه

سلام به همه دوستان خوبم امیدوارم که حال همه شما خوب باشه این مدت که نبودم دلم خیلی براتون تنگ شده بود وشما هم که کلی منو شرمنده خودتون کردید ودر نبودم منو فراموش نکردید ممنونم از تک تک شما دوستان عزیزم راستش امروز سه روزی میشه نتم وصل شده ولی هر دفعه میام نت می بینم که حوصله پست گذاشتنو ندارم راستش برا یکی از دوستان خیلی عزیزم اتفاقی افتاده اینکه بچه کوچولوش مریضه خودشون هم نمی دونن چش شده دکتر بردن به گفته خودش سنو وهرچی لازم بوده انجام شده ولی نفهمیدن چش هست من خیلی داغونم به اندازه بچه خودم بچه هاشو دوست دارم خودشم به اندازه خواهرم از وقتی شنیدم دل وحوص...
11 بهمن 1393
1