محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره
فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره
پیوند زندگی مشترکمونپیوند زندگی مشترکمون، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

پرنسس وشاهزاده کوچولو مسافران پاییز وزمستان

پسر خوشگلم 15 ماهگیت مبارک

سلام به همه دوستان گلم وبه نی نی های خوشگل   سلام به دختر نازم فاطمه جون پسمل شیرینم محمدرضای ناز نازی   پسر گلم امروز 25 بهمن بود وقشنگترین روز چرا که 15ماهگیت تموم شد وشما 15 ماهه شدید ماهگیت مبارک گل نازم   فدات بشم که چقدر   زمان زود می گذره ومن هروز غبطه دیروز رو می خورم که چرا چنین   نکردم وچنان نکردم چرا این کارو براتون نکردم چرا نبردمتون پارک چرا   باهاتون بازی نکردم چرا همش شماروتو آغوشم نگرفتم چرا وچراهای دیگه ..................   تا بفهمیم بزرگ شدی   ونمیشه به عقب برگشت وجبران کرد وای از دست زمانه که چقدر زود   ز...
25 بهمن 1392

مشاجره مادر ودختر ................

 سلام به همه دوستان مهربونم وسلام به دو وروجک نازم توت فرنگی   ونخود فرنگی خود خود خودم   فداتون بشم الان که خوابید یه دنیا دلم براتون تنگ میشه گرچه لحظه   شماری می کنم که کاش یه لحظه بخوابید تا یه ریزه دنیا مال من   باشه ارامش خیال و حضور ذهن برای نوشتن بهترین لحظات   زندگی وبا شما بودن مال من باشه وخودمو به نت برسونم   برای ثبت روزهایی که دیگه هرگز تکرار نمیشه               مدتیه دوست داشتم  مشاجره ها،حرفها قهر وآشتی ها ودوست   داشتنیها ودل دادن وقلوه گرفتن بین خودم و خودتو بنویسم ولی تو ...
25 بهمن 1392

عزیزم ولنتاینت مبارک.............

  سر میگذارم بر روی شانه های تو آرامش میگیرم از صدای تپشهای قلب تو دلم پرواز میکند در آسمان قلبت میشنوم صدای تپشهای قلبت اوج میگیرم تا محو شوم در آغوشت تا خودم را از خودت بدانم تا همیشه برایت بمانم چه لذتی دارد تا صبح در آغوش تو بخوابم   نمیبینم زیبایی های دنیا را آنگاه که تویی زیبایی های دنیایم! نمیشنوم صدایی را آنگاه که صدای مهربانت در گوشم زمزمه میشود و مرا آرام میکند! آن عشقی که میگویند تو نیستی ، تو معنایی بالاتر از عشق داری و برای من تنها یک عشقی! از نگاه تو رسیدم به آسمانها ، آن برق چشمانت ستاره ای بود که هر شب به آن خیره میشدم! باارزش تر از تو ، تو ...
25 بهمن 1392

عزیزم تولدت مبارک....................

برای تولدت...   یک نفر هست   که بی بهانه گریه می کند   تا اشک هاش برسد بر گونه های خیس تو   اشک من خیسی چشمانم   باران می آید ؟یانه، بغض فرو نخورده با تلنگر چشمان   هدیه ای است تا  باور کنی یک نفر هست    که هنوز شب هاش خواب همان دیروز ها را می بیند   که گوشه پارک روسریش را راه راه می پوشید   تا پیچیده نشود قسمت زندگیش   برای من   و لبخندش با گل های روسریش ست می شود   که گل و لبخند   و رنگ قرمز گونه هاش همان عروسک چشم...
19 بهمن 1392

من اومدم............... ،محمدرضا واولین اصلاح

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام دوستای جون جونی خودم           حالتون خوبه بچه های خوشگلتون خوبن فدای همه شما وبچه های گلتون بشم کلی دلم براتون تنگ شده بود باورم نمیشد که زود بیام وقتی اومدم و دیدم این همه کامنت از شما دوستای گلم ،کلی انرژی گرفتم وشرمنده همه شما شدم از آیسان جونم هم ممنون که مرتب از طریق تلفن و اس حال مارو جویا بود می بوسمت آیسانم ببخشید که بی خبر رفتم آخه نتم قطع شد ونتونستم بهتون خبر بدم بعد هم گرفتار یه سری تدارک بودم که تو پستهای بعدی توضیح مختصر وسورپرایز براتون دارم نمی دونم دیگه چی بگم از ذوق همه حرفهام یادم رفت جز اینکه ب...
18 بهمن 1392
1